- تاریخ انتشار: ۱۳۹۱/۰۹/۰۷
- بازدید: ۳۲۸۶
- شماره مطلب: ۵۵
-
چاپ
مونس من
کاروان رفت و من سوخته دل جا ماندم
آه کز ناقه بیـفتادم و تنها ماندم
همرهان بی خبر از من بگذشتند و دریغ
منِ وحشت زده در ظلمت صحرا ماندم
در پی قافله بسیار دویدم اما
پایم ازخار ز رَه ماند و من از پا ماندم
کودکی خسته و شب تیره و این دشت مخوف
چه کنم رو به که آرم که ز ره واماندم
ای پدر گر به سرم پا بگذاری چه خوش است
که در این بادیه از قافله بر جا ماندم
در میان اسرا مونس من زینب بود
که چنین دور هم از زینب کبری ماندم
زد «مؤید» به حریم رضوی بوسه و گفت
لله الحمد که بر درگه مولا ماندم
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
مونس من
کاروان رفت و من سوخته دل جا ماندم
آه کز ناقه بیـفتادم و تنها ماندم
همرهان بی خبر از من بگذشتند و دریغ
منِ وحشت زده در ظلمت صحرا ماندم
در پی قافله بسیار دویدم اما
پایم ازخار ز رَه ماند و من از پا ماندم
کودکی خسته و شب تیره و این دشت مخوف
چه کنم رو به که آرم که ز ره واماندم
ای پدر گر به سرم پا بگذاری چه خوش است
که در این بادیه از قافله بر جا ماندم
در میان اسرا مونس من زینب بود
که چنین دور هم از زینب کبری ماندم
زد «مؤید» به حریم رضوی بوسه و گفت
لله الحمد که بر درگه مولا ماندم