مشخصات شعر

ادهم بن امیّه

 

سلام باد به ادهم! به پاکى شجرش!

 که از ولاى على بود ریشه و ثمرش

 

ز اهل بصره و چشم بصیرتش بینا

 یک از صحابه‌ی پیغمبر خدا پدرش

 

چو دید زاده‌ی زهرا به کربلا تنهاست

 به جنگ زاده‌ی سفیان فتاده راهبرش،

 

ببست عهد شهادت که نشکند دینش

 بخاست تا نشود خم به پاى ظلم، سرش

 

بدید گر جگرش را برآورد دشمن

 از آن بِه است که از طعنه خون شود جگرش

 

رضا نشد به جز از اینکه در دفاع حسین

 به خون و خاک ببیند حسین، غوطه‌ورش

 

متاع هستى خود در سراى او انداخت

سرى که داشت به پیکر، به پاى او انداخت

 

 

 

ادهم بن امیّه

 

سلام باد به ادهم! به پاکى شجرش!

 که از ولاى على بود ریشه و ثمرش

 

ز اهل بصره و چشم بصیرتش بینا

 یک از صحابه‌ی پیغمبر خدا پدرش

 

چو دید زاده‌ی زهرا به کربلا تنهاست

 به جنگ زاده‌ی سفیان فتاده راهبرش،

 

ببست عهد شهادت که نشکند دینش

 بخاست تا نشود خم به پاى ظلم، سرش

 

بدید گر جگرش را برآورد دشمن

 از آن بِه است که از طعنه خون شود جگرش

 

رضا نشد به جز از اینکه در دفاع حسین

 به خون و خاک ببیند حسین، غوطه‌ورش

 

متاع هستى خود در سراى او انداخت

سرى که داشت به پیکر، به پاى او انداخت

 

 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×