مشخصات شعر

سرمایۀ هستى

هر که با عشق تو راهى به محرّم دارد

 هر کجا هست، سراپرده‌ی ماتم دارد

 

مکتب سرخ تشیّع ز محرّم باقى است

 جان ما برخى دینى که محرّم دارد

 

در محرّم همه ساعت شب قدرى دگر است

 آرى؛ این ماه، شرف بر رمضان هم دارد

 

اى که سرمایه‌ی هستى همه از توست؛ حسین!

 هر کسى مهر تو دارد، چه دگر کم دارد؟

 

درِ فیض است و گشوده است خدا بر مردم

 در عزاى تو هر آن خانه که پرچم دارد

 

به خدا فُلک نجاتى تو و مصباح هدى

 این بیانى است که پیغمبر اکرم دارد

 

انبیا را غم عشق تو رسانده به کمال

 شاهدم سوز و گدازى است که آدم دارد

 

«جان عاشق به تو»، پیوسته بَرَد فیض بهشت

 «دل فارغ ز تو»، در سینه جهنّم دارد

 

ز آن نگینى که در انگشت سلیمان جا داشت

 بنده‌ی کوى تو بسیار به خاتم دارد

 

عالم بى تو جحیم است، از آن می‌گویم

 سگ کوى تو شرف بر همه عالم دارد

 

چون «مؤیّد» که سر و پا ز غمت می‌سوزد

هر که دارد غم تو کى ز جزا غم دارد؟

 

سرمایۀ هستى

هر که با عشق تو راهى به محرّم دارد

 هر کجا هست، سراپرده‌ی ماتم دارد

 

مکتب سرخ تشیّع ز محرّم باقى است

 جان ما برخى دینى که محرّم دارد

 

در محرّم همه ساعت شب قدرى دگر است

 آرى؛ این ماه، شرف بر رمضان هم دارد

 

اى که سرمایه‌ی هستى همه از توست؛ حسین!

 هر کسى مهر تو دارد، چه دگر کم دارد؟

 

درِ فیض است و گشوده است خدا بر مردم

 در عزاى تو هر آن خانه که پرچم دارد

 

به خدا فُلک نجاتى تو و مصباح هدى

 این بیانى است که پیغمبر اکرم دارد

 

انبیا را غم عشق تو رسانده به کمال

 شاهدم سوز و گدازى است که آدم دارد

 

«جان عاشق به تو»، پیوسته بَرَد فیض بهشت

 «دل فارغ ز تو»، در سینه جهنّم دارد

 

ز آن نگینى که در انگشت سلیمان جا داشت

 بنده‌ی کوى تو بسیار به خاتم دارد

 

عالم بى تو جحیم است، از آن می‌گویم

 سگ کوى تو شرف بر همه عالم دارد

 

چون «مؤیّد» که سر و پا ز غمت می‌سوزد

هر که دارد غم تو کى ز جزا غم دارد؟

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×