- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۹/۰۱
- بازدید: ۴۴۲۵
- شماره مطلب: ۴۸۰۰
-
چاپ
هنر کشته شدن
عشق، راهى است که دارد خطر کشته شدن
عاشق آن است که بندد کمر کشته شدن
ماه و خورشید اگر شمع ره زندگى است
کهکشانهاست چراغ گذر کشته شدن
مرگ در بستر تب، خاتمهی زندگى است
مرگِ جاوید بُوَد همسفر کشته شدن
آخر عشق بُوَد کشته شدن در ره دوست
تا به روى که گشایند درِ کشته شدن
نرسد دست تو بر دامن معشوق ازل
تن و جان را نکنى تا سپر کشته شدن
کشتهی همّت والاى حسینم که در او
روش زندگى است و هنر کشته شدن
کربلا پُر شده بود از نفس زندهدلان
آن شبى را که برآمد سحر کشته شدن
این چه عشق است؟ خدایا! که ز اصحاب حسین
طفل شش ماهه ببندد کمر کشته شدن
هست در سینهی مردان، جگر شیر ولى
جز ابوالفضل که دارد جگر کشته شدن
اى «مؤیّد»! به شهیدان ره عشق سلام!
که نهادند اثر در اثر کشته شدن
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
هنر کشته شدن
عشق، راهى است که دارد خطر کشته شدن
عاشق آن است که بندد کمر کشته شدن
ماه و خورشید اگر شمع ره زندگى است
کهکشانهاست چراغ گذر کشته شدن
مرگ در بستر تب، خاتمهی زندگى است
مرگِ جاوید بُوَد همسفر کشته شدن
آخر عشق بُوَد کشته شدن در ره دوست
تا به روى که گشایند درِ کشته شدن
نرسد دست تو بر دامن معشوق ازل
تن و جان را نکنى تا سپر کشته شدن
کشتهی همّت والاى حسینم که در او
روش زندگى است و هنر کشته شدن
کربلا پُر شده بود از نفس زندهدلان
آن شبى را که برآمد سحر کشته شدن
این چه عشق است؟ خدایا! که ز اصحاب حسین
طفل شش ماهه ببندد کمر کشته شدن
هست در سینهی مردان، جگر شیر ولى
جز ابوالفضل که دارد جگر کشته شدن
اى «مؤیّد»! به شهیدان ره عشق سلام!
که نهادند اثر در اثر کشته شدن