- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۹/۰۱
- بازدید: ۶۴۶
- شماره مطلب: ۴۷۹۵
-
چاپ
حضور یار
من و دنیایى از گناه، حسین!
به تو آوردهام پناه، حسین!
دست خالى نیامدم این جا
هدیهام هست اشک و آه، حسین!
هر گلى را بُوَد گیاهى چند
تو گل و ما همه گیاه، حسین!
بین ذلیل هواى نفس شدم
بیش از این ذلّتم مخواه، حسین!
خاک راه توام ز بىقدرى
نظرى کنى به خاک راه، حسین!
نامهام همچو بار من، سنگین
روى، چون نامهام سیاه، حسین!
لیله القدر من! شبى با تو
بهتر است از هزار ماه، حسین!
دل حزینیم و سینه چاک از غم
موسفیدیم و روسیاه، حسین!
در حضور آمدیم بهر جواب
به سلامت ز قتلگاه، حسین!
دل و جانم فداى یک نگهت!
بنوازم به یک نگاه، حسین!
درگه آستان حضرت توست
درى از رحمت اله، حسین!
دست خالى مباد برگردیم
ما از این طرفه بارگاه، حسین!
اى بهین عذرخواه خلق خدا!
عذر تقصیر ما بخواه، حسین!
سر و پا حاجتیم امّا لال
اى به احوال ما گواه! حسین!
بازوان على! ندیده بگیر
هر چه کردیم اشتباه، حسین!
به گذشت برادرت عبّاس!
بگذر از ما ز هر گناه، حسین!
دیده از لطف باز کن بر من
که چو حُر میرسم ز راه، حسین!
خیز و بار دگر براى وداع
طفل شش ماهه را بخواه، حسین!
به ضریحت نگاه دوختهام
که به سویم کنى نگاه، حسین!
غصّههاى على و فاطمه را
خون تو بهترین گواه، حسین!
یوسف فکرت «مؤیّد» را
تو برآور دگر ز چاه، حسین!
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
حضور یار
من و دنیایى از گناه، حسین!
به تو آوردهام پناه، حسین!
دست خالى نیامدم این جا
هدیهام هست اشک و آه، حسین!
هر گلى را بُوَد گیاهى چند
تو گل و ما همه گیاه، حسین!
بین ذلیل هواى نفس شدم
بیش از این ذلّتم مخواه، حسین!
خاک راه توام ز بىقدرى
نظرى کنى به خاک راه، حسین!
نامهام همچو بار من، سنگین
روى، چون نامهام سیاه، حسین!
لیله القدر من! شبى با تو
بهتر است از هزار ماه، حسین!
دل حزینیم و سینه چاک از غم
موسفیدیم و روسیاه، حسین!
در حضور آمدیم بهر جواب
به سلامت ز قتلگاه، حسین!
دل و جانم فداى یک نگهت!
بنوازم به یک نگاه، حسین!
درگه آستان حضرت توست
درى از رحمت اله، حسین!
دست خالى مباد برگردیم
ما از این طرفه بارگاه، حسین!
اى بهین عذرخواه خلق خدا!
عذر تقصیر ما بخواه، حسین!
سر و پا حاجتیم امّا لال
اى به احوال ما گواه! حسین!
بازوان على! ندیده بگیر
هر چه کردیم اشتباه، حسین!
به گذشت برادرت عبّاس!
بگذر از ما ز هر گناه، حسین!
دیده از لطف باز کن بر من
که چو حُر میرسم ز راه، حسین!
خیز و بار دگر براى وداع
طفل شش ماهه را بخواه، حسین!
به ضریحت نگاه دوختهام
که به سویم کنى نگاه، حسین!
غصّههاى على و فاطمه را
خون تو بهترین گواه، حسین!
یوسف فکرت «مؤیّد» را
تو برآور دگر ز چاه، حسین!