مشخصات شعر

رایت حق

از کف ما علم نمی‌افتد

تا نگردد قلم نمی‌افتد

 

گر علم‌دار را بیفتد دست

باز هم این علم نمی‌افتد

 

رایت حق که از علی بر پاست

به حقیقت قسم! نمی‌افتد

 

پرچمی را که برفراشت حسین

تا صف حشر هم نمی‌افتد

 

ای حسین! ای که بر سر کویت

دل به یاد ارم نمی‌افتد!

 

در بهشت حریم جان‌بخشت

کس به فکر عدم نمی‌افتد

 

سایه‌ی فتنه هر کجا افتد

بر سر این حرم نمی‌افتد

 

بارک اللَّه! که هیچ گاه از جوش

این محیط کرم نمی‌افتد

 

شور عشق تو هر که را دادند

سر و کارش به غم نمی‌افتد

 

معجز لحظه لحظه‌ات باشد

اتّفاقی که کم نمی‌افتد

 

شور تو از سرم نمی‌خیزد

نام تو از لبم نمی‌افتد

 

بر کسی جلوه‌ی صمد بخشند

که به پای صنم نمی‌افتد

 

بر سر هر که شد ز اشک، بخیل

سایه‌ی ذوالکرم نمی‌افتد

 

سائلت بی شمار و روز شمار

هیچ کس از قلم نمی‌افتد

رایت حق

از کف ما علم نمی‌افتد

تا نگردد قلم نمی‌افتد

 

گر علم‌دار را بیفتد دست

باز هم این علم نمی‌افتد

 

رایت حق که از علی بر پاست

به حقیقت قسم! نمی‌افتد

 

پرچمی را که برفراشت حسین

تا صف حشر هم نمی‌افتد

 

ای حسین! ای که بر سر کویت

دل به یاد ارم نمی‌افتد!

 

در بهشت حریم جان‌بخشت

کس به فکر عدم نمی‌افتد

 

سایه‌ی فتنه هر کجا افتد

بر سر این حرم نمی‌افتد

 

بارک اللَّه! که هیچ گاه از جوش

این محیط کرم نمی‌افتد

 

شور عشق تو هر که را دادند

سر و کارش به غم نمی‌افتد

 

معجز لحظه لحظه‌ات باشد

اتّفاقی که کم نمی‌افتد

 

شور تو از سرم نمی‌خیزد

نام تو از لبم نمی‌افتد

 

بر کسی جلوه‌ی صمد بخشند

که به پای صنم نمی‌افتد

 

بر سر هر که شد ز اشک، بخیل

سایه‌ی ذوالکرم نمی‌افتد

 

سائلت بی شمار و روز شمار

هیچ کس از قلم نمی‌افتد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×