مشخصات شعر

وصل جانان

 

به عزم کربلا عشّاق، بر‌بستند محمل‌ها

«که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها»[i]

 

قرار جان لیلا، جای در محمل گرفت امّا

«ز تاب جعد مشکینش، چه خون افتاد در دل‌ها!»

 

بگفتا رهرو عشقم، چه باک از کشته گردیدن؟

«که سالک بی‌خبر نبْوَد ز راه و رسم منزل‌ها»

 

«شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل

«کجا دانند حال ما، سبک‌باران ساحل‌ها؟»

 

پی جان باختن ما را به سوی منزل جانان

«جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها»

 

به راه وصل جانان، دست و دل باید کشید از جان

«نهان کی مانَد آن رازی کز او سازند محفل‌ها؟»

 

«صفا»! از دفتر عشق این سخن برخوان که «حافظ» گفت:

«مَتی ما تَلق مَن تَهوی دعِ ‌الدّنیا وَ اَمهلها؟»

 

 


[i]. تضمین غزل «حافظ».          (ص 70)

وصل جانان

 

به عزم کربلا عشّاق، بر‌بستند محمل‌ها

«که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها»[i]

 

قرار جان لیلا، جای در محمل گرفت امّا

«ز تاب جعد مشکینش، چه خون افتاد در دل‌ها!»

 

بگفتا رهرو عشقم، چه باک از کشته گردیدن؟

«که سالک بی‌خبر نبْوَد ز راه و رسم منزل‌ها»

 

«شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل

«کجا دانند حال ما، سبک‌باران ساحل‌ها؟»

 

پی جان باختن ما را به سوی منزل جانان

«جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها»

 

به راه وصل جانان، دست و دل باید کشید از جان

«نهان کی مانَد آن رازی کز او سازند محفل‌ها؟»

 

«صفا»! از دفتر عشق این سخن برخوان که «حافظ» گفت:

«مَتی ما تَلق مَن تَهوی دعِ ‌الدّنیا وَ اَمهلها؟»

 

 


[i]. تضمین غزل «حافظ».          (ص 70)

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×