- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۶/۲۵
- بازدید: ۴۳۶۱
- شماره مطلب: ۳۷۲
-
چاپ
ماهی تشنه
و نیم دیگر خود را نشست و کامل کرد
و قطرهقطره تمام فرات را گل کرد
لبان ماهی تشنه درون گهواره
میان شرم نگاهش دوباره دلدل کرد
نشست پای عطش تا که دل به دریا زد
قنوتِ آب خودش را شبیه ساحل کرد
دعا نمود و نگاهی به خیمهها انداخت
و مشک خالی خود را پر از فضائل کرد
لبان تشنه و چشمان آبدیدۀ او
به چشمهای همه آبِ دیده نازل کرد
و من به دست تو ایمان میآورم عباس!
خدا نوشت و خودش را ضمیر فاعل کرد
ماهی تشنه
و نیم دیگر خود را نشست و کامل کرد
و قطرهقطره تمام فرات را گل کرد
لبان ماهی تشنه درون گهواره
میان شرم نگاهش دوباره دلدل کرد
نشست پای عطش تا که دل به دریا زد
قنوتِ آب خودش را شبیه ساحل کرد
دعا نمود و نگاهی به خیمهها انداخت
و مشک خالی خود را پر از فضائل کرد
لبان تشنه و چشمان آبدیدۀ او
به چشمهای همه آبِ دیده نازل کرد
و من به دست تو ایمان میآورم عباس!
خدا نوشت و خودش را ضمیر فاعل کرد