- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۱/۰۱
- بازدید: ۱۲۴۱
- شماره مطلب: ۳۳۱۴
-
چاپ
شمشیر غیرت
با آنکه رؤیای شهادت در سرم دارم
آیینهای در دل ز صبر مادرم دارم
من عون هستم، عون ـ خواهرزادهی نورم ـ
غمنامۀ خورشیدها را در برم دارم
شمشیر غیرت در نیامِ اذن میدان است
یک کربلا احساس در چشم ترم دارم
جای من اینجا نیست من از آسمان هستم
تصویری از پرواز در بال و پرم دارم
جان ـ این امانت ـ را خداوندا بگیر اینک
من شرم از جانی که با خود میبرم دارم
کو آن زمانی که ببینم با نگاه شوق
در این بیابان زخمها در پیکرم دارم
دشمن نمیداند که من از نسل خورشیدم
دشمن نمیداند که صبر از مادرم دارم
جان هدیهای کوچک برای بارگاه توست
آنسان که من شرم از وداع آخرم دارم
-
ارث حضرت آدم
شادی برای تو، غم عالم برای من
از ماههای سال، محرم برای من
آوای آسمانی داوود مال تو
خاموشی مقدس مریم برای من
-
برات کربلا
از تربت تو عسل، شفا میگیرد
با نام تو اوفتاده، پا میگیرد
خورشید، تب آلوده میآید هرصبح
از توس، برات کربلا میگیرد
-
خورشید به خون تپیده
در وسعت شب سپیدهای آه کشید
خورشید به خون تپیـدهای آه کشید
آن لحظه که زینب به اسارت میرفت
بـر نیـزه ســر بریـدهای آه کشید
شمشیر غیرت
با آنکه رؤیای شهادت در سرم دارم
آیینهای در دل ز صبر مادرم دارم
من عون هستم، عون ـ خواهرزادهی نورم ـ
غمنامۀ خورشیدها را در برم دارم
شمشیر غیرت در نیامِ اذن میدان است
یک کربلا احساس در چشم ترم دارم
جای من اینجا نیست من از آسمان هستم
تصویری از پرواز در بال و پرم دارم
جان ـ این امانت ـ را خداوندا بگیر اینک
من شرم از جانی که با خود میبرم دارم
کو آن زمانی که ببینم با نگاه شوق
در این بیابان زخمها در پیکرم دارم
دشمن نمیداند که من از نسل خورشیدم
دشمن نمیداند که صبر از مادرم دارم
جان هدیهای کوچک برای بارگاه توست
آنسان که من شرم از وداع آخرم دارم