مشخصات شعر

مانند مرد

طفلی به روی دست پدر پا گرفت و رفت

مانند مرد حقِّ خودش را گرفت و رفت

 

منّت کشیدن پدرش را نداشت تاب

از دست تیر آب گوارا گرفت و رفت

 

تنها پسر به درد پدر گوش داد و تیر

تا نشنود، به گوش علی جا گرفت و رفت

 

روی گلوی نازک خود با سه شعبه‌ای

بر لوح غربت پدر امضا گرفت و رفت

 

چیزی نگفت، دم نزد و ناله‌ای نکرد

سر را چو پیر طایفه بالا گرفت و رفت

 

تا اینکه سایبان سر عمّه‌اش شود

بر روی دست نیزه، سرش پا گرفت و رفت

 

مردانه روی پای خودش ایستاده بود

مانند مرد، حقّ خودش را گرفت و رفت

 

مانند مرد

طفلی به روی دست پدر پا گرفت و رفت

مانند مرد حقِّ خودش را گرفت و رفت

 

منّت کشیدن پدرش را نداشت تاب

از دست تیر آب گوارا گرفت و رفت

 

تنها پسر به درد پدر گوش داد و تیر

تا نشنود، به گوش علی جا گرفت و رفت

 

روی گلوی نازک خود با سه شعبه‌ای

بر لوح غربت پدر امضا گرفت و رفت

 

چیزی نگفت، دم نزد و ناله‌ای نکرد

سر را چو پیر طایفه بالا گرفت و رفت

 

تا اینکه سایبان سر عمّه‌اش شود

بر روی دست نیزه، سرش پا گرفت و رفت

 

مردانه روی پای خودش ایستاده بود

مانند مرد، حقّ خودش را گرفت و رفت

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×