- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۱۵
- بازدید: ۱۵۹۷
- شماره مطلب: ۲۷۳۱
-
چاپ
زینب این بار آمده قبل از برادر جان دهد
خیمهگاه این بار در قم بود مقتل طوس بود
جادۀ مشهد به قم لبریز از فانوس بود
نامه با خط برادر داشت در دستان خود
خواهری از دور میآمد ولی مأیوس بود
بر لب خشکیدۀ قم ذکر یا معصومه و
بر لب معصومه خانم ذکر یا قدوس بود
بس که چشمش را به راهت دوخته، از راه قم؛
خاک مشهد بیشتر در حسرت پابوس بود
رود غمهای پدر، دریای دوری رضا
بر فراز ناقهای انگار اقیانوس بود
زینب این بار آمده قبل از برادر جان دهد
این خودش متن زیارتنامۀ مخصوص بود
روضۀ دشت برادرهای از هم ریخته
داغ سنگین بود، روضه، روضۀ ناموس بود!
در فراق هشتمین طاووس جنت جان سپرد
آنکه در دستان خدّامش پر طاووس بود
-
نهایت توحید
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایت خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛
از کار سروری جهان برکنار شد
-
اقیانوس آرام
دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است
دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است
به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر
اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است
-
روز برادر
اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است
دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است
ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان
نمیافتد یقین تا تکیهگاه آن اباالفضل است
-
سیاهتر شده ماه محرم از چشمش
نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش
على ست، سرزده یک آفتاب از دستش
براى ثبت نگین عقیق عباسى
على ست ساخته امشب رکاب از دستش
زینب این بار آمده قبل از برادر جان دهد
خیمهگاه این بار در قم بود مقتل طوس بود
جادۀ مشهد به قم لبریز از فانوس بود
نامه با خط برادر داشت در دستان خود
خواهری از دور میآمد ولی مأیوس بود
بر لب خشکیدۀ قم ذکر یا معصومه و
بر لب معصومه خانم ذکر یا قدوس بود
بس که چشمش را به راهت دوخته، از راه قم؛
خاک مشهد بیشتر در حسرت پابوس بود
رود غمهای پدر، دریای دوری رضا
بر فراز ناقهای انگار اقیانوس بود
زینب این بار آمده قبل از برادر جان دهد
این خودش متن زیارتنامۀ مخصوص بود
روضۀ دشت برادرهای از هم ریخته
داغ سنگین بود، روضه، روضۀ ناموس بود!
در فراق هشتمین طاووس جنت جان سپرد
آنکه در دستان خدّامش پر طاووس بود