- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۱/۰۲
- بازدید: ۲۰۰۲
- شماره مطلب: ۲۳۲۵
-
چاپ
میدان دل
سراپا تشنگی، امّا دلش دریاتر از دریا
و رقصی در میان خون خود زیباتر از زیبا
چه شوری داشت آن شیداییات بالا بلند من
که در میدان دل، سر بردهای بالاتر از بالا
هزاران ارغوان در شعلۀ زخم تو پنهان بود
میان آن همه سوز عطش، پیداتر از پیدا
نمیدانم چرا آبیترین رود جهان حتّآ
نزد آبی به کام تشنۀ سقّاتر از سقّا
به روز واقعه، آوازی از جنس دگر خواندی
و میدیدی صدایت میوزد فرداتر از فردا
گلویت را ملائک بوسه میدادند و میدیدند
خدا هم بوسه میزد بر لبت، تنهاتر از تنها
به پای نینوا، ما بینوایان محشری داریم
که این محشر به بوی تو شود کبراتر از کبرا
تو ای آزاده، ای خون خدا، عاشقترین عاشق
دل ما از قیام تو شده شیداتر از شیدا
میدان دل
سراپا تشنگی، امّا دلش دریاتر از دریا
و رقصی در میان خون خود زیباتر از زیبا
چه شوری داشت آن شیداییات بالا بلند من
که در میدان دل، سر بردهای بالاتر از بالا
هزاران ارغوان در شعلۀ زخم تو پنهان بود
میان آن همه سوز عطش، پیداتر از پیدا
نمیدانم چرا آبیترین رود جهان حتّآ
نزد آبی به کام تشنۀ سقّاتر از سقّا
به روز واقعه، آوازی از جنس دگر خواندی
و میدیدی صدایت میوزد فرداتر از فردا
گلویت را ملائک بوسه میدادند و میدیدند
خدا هم بوسه میزد بر لبت، تنهاتر از تنها
به پای نینوا، ما بینوایان محشری داریم
که این محشر به بوی تو شود کبراتر از کبرا
تو ای آزاده، ای خون خدا، عاشقترین عاشق
دل ما از قیام تو شده شیداتر از شیدا