مشخصات شعر

تا همیشه باقی

نگاه خیرۀ خورشید از آسمان به تو زل زد

و روی دست خورشید از آسمان به تو زل زد

 

حماسۀ تو همین است که روی سرخی لب‌هایت

به جای آب فقط خون سرخ حادثه قل زد

 

نگاه خیس خدا با لبان تو به هم آمیخت

و سرکۀ عطش و خون چه طعنه‌ها که به مل زد

 

چنان سریع پریدی از این کمند که انگار

از ابتدا خود صیاد گره به پای تو شل زد

 

جهان پس از تو نخندید و گل نرست و نبالید

که این حماسۀ سرخ آتشی به جزء و به کل زد

 

صدای حنجره‌ات تا همیشه باقی و جاری است

اگرچه لشکر شیطان بخواند و ساز و دهل زد

 

تمام آخرتش را کمان کشید و فرو ریخت

همان لعین که به حلقت سه شعبه شاخۀ گل زد

 

دو چشم عاشق تو در خدا نگاه که می‌کرد

نگاه خیرۀ خورشید از آسمان به تو زل زد

تا همیشه باقی

نگاه خیرۀ خورشید از آسمان به تو زل زد

و روی دست خورشید از آسمان به تو زل زد

 

حماسۀ تو همین است که روی سرخی لب‌هایت

به جای آب فقط خون سرخ حادثه قل زد

 

نگاه خیس خدا با لبان تو به هم آمیخت

و سرکۀ عطش و خون چه طعنه‌ها که به مل زد

 

چنان سریع پریدی از این کمند که انگار

از ابتدا خود صیاد گره به پای تو شل زد

 

جهان پس از تو نخندید و گل نرست و نبالید

که این حماسۀ سرخ آتشی به جزء و به کل زد

 

صدای حنجره‌ات تا همیشه باقی و جاری است

اگرچه لشکر شیطان بخواند و ساز و دهل زد

 

تمام آخرتش را کمان کشید و فرو ریخت

همان لعین که به حلقت سه شعبه شاخۀ گل زد

 

دو چشم عاشق تو در خدا نگاه که می‌کرد

نگاه خیرۀ خورشید از آسمان به تو زل زد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×