- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
- بازدید: ۲۶۹۵
- شماره مطلب: ۱۹۵۵
-
چاپ
نور سرمد
روان عالم امکان حسین است
جهان بینش و عرفان حسین است
جمال الله و اسم الله اعظم
ظهور اسم «الرّحمان» حسین است
به ابراهیم و موسی و مسیحا
ولی صاحب الاحسان حسین است
به زهرا و علی نور دو عین است
به ختم انبیا جانان حسین است
ابوالاحرار و آقای شهیدان
ولیّ اعظم یزدان حسین است
ز بحر قدرت بیانتهایی
فروزان گوهر رخشان حسین است
به مُلک عشق و تجرید و توکّل
ولیّ مطلق و سلطان حسین است
خدا را فیض اکمل نور سرمد
دلیل و حجّت و برهان حسین است
به جمع قدسیان در عرش و کرسی
سخن از عزت و شأن حسین است
نهان اسم اَلمولی و اَلحق
عیان باطن قرآن حسین است
در اوج آسمان صبر و ایثار
یگانه اختر تابان حسین است
به ماه و نیّر اعظم ضیا بخش
جمال نور افشانِ حسین است
به رستاخیز فردای قیامت
شفیع معصیتکاران حسین است
ندای دین و اسلام و ولایت
بلند آوا ز ایمان حسین است
الا ای دردمند خسته زار
دوای درد بیدرمان حسین است
به صحرای بلا آن کس که گردید
تنش در خاک و خون غلطان حسین است
به راه حق و حفظ دین توحید
شهید خنجر عدوان حسین است
به میدان ثبات و استقامت
یگانه فارِس میدان حسین است
از آن حرّیت و از آن شجاعت
خِرد مبهوت و حیران حسین است
به لطف آن که «لطفی» دارد امید
امید قلب مظلومان حسین است
-
انقلاب محرم
محرم است و جهان پر ز انقلاب شده است
به شیون و غم و اندوه شیخ و شاب شده است
ز بانگ شور برانگیز القیام و جهاد
قلوب اهل ستم اندر اضطراب شده است
-
بانوی ستوده
جهان ز مولد زینب چو خویشتن آراست
عنایت ازلی جلوه کرد از چپ و راست
زنی چگونه زنی فخر عالم و آدم
زنی که چون پدر و مام عروه الوثقی است
ولیّه الله و عینالله و لسان الله
زنی بزرگ که الگوی دانش و تقوا است
-
روز عاشورا
باز صبح روز عاشورا رسید
شورش روز قیامت شد پدید
باز شد بر روی خلق از خاص و عام
مکتب ایمان و ایثار و قیام
-
سلطان عشق
هلال ماه محرّم ز نو هویدا شد
بیا که رایت سلطان عشق برپا شد
بیا که رایت سلطان عشق برپا شد
بیا که آیت فتح و ظفر هویدا شد
نور سرمد
روان عالم امکان حسین است
جهان بینش و عرفان حسین است
جمال الله و اسم الله اعظم
ظهور اسم «الرّحمان» حسین است
به ابراهیم و موسی و مسیحا
ولی صاحب الاحسان حسین است
به زهرا و علی نور دو عین است
به ختم انبیا جانان حسین است
ابوالاحرار و آقای شهیدان
ولیّ اعظم یزدان حسین است
ز بحر قدرت بیانتهایی
فروزان گوهر رخشان حسین است
به مُلک عشق و تجرید و توکّل
ولیّ مطلق و سلطان حسین است
خدا را فیض اکمل نور سرمد
دلیل و حجّت و برهان حسین است
به جمع قدسیان در عرش و کرسی
سخن از عزت و شأن حسین است
نهان اسم اَلمولی و اَلحق
عیان باطن قرآن حسین است
در اوج آسمان صبر و ایثار
یگانه اختر تابان حسین است
به ماه و نیّر اعظم ضیا بخش
جمال نور افشانِ حسین است
به رستاخیز فردای قیامت
شفیع معصیتکاران حسین است
ندای دین و اسلام و ولایت
بلند آوا ز ایمان حسین است
الا ای دردمند خسته زار
دوای درد بیدرمان حسین است
به صحرای بلا آن کس که گردید
تنش در خاک و خون غلطان حسین است
به راه حق و حفظ دین توحید
شهید خنجر عدوان حسین است
به میدان ثبات و استقامت
یگانه فارِس میدان حسین است
از آن حرّیت و از آن شجاعت
خِرد مبهوت و حیران حسین است
به لطف آن که «لطفی» دارد امید
امید قلب مظلومان حسین است