- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۳/۲۰
- بازدید: ۳۹۶۲
- شماره مطلب: ۱۷۵۱
-
چاپ
روی دست علی است حضرت عشق
فصل نوش شراب انگور است
سایۀ غم ز قلبها دور است
کوری چشم دشمنان علی
بزم شادی شیعیان جور است
نه فقط فاطمه، علی و رسول
آسمان، عرش، قبله، مسرور است
چقدر نور دارد این خانه
خانۀ حیدر است یا طور است؟
همۀ کائنات ساجدشان...
پاسبان حریمشان حور است
چشم بد دور باد از این خانه
نگه ِ منکر علی شور است
شب قدر است سوم شعبان
پس رسیدن به عرش مقدور است
شب میلاد حضرت ارباب
کوله بار گناه مغفور است
روی دست علی است حضرت عشق
همه گفتند: نور عَلی نور است
ما و درک مقام او هیهات
سرّ پروردگار مستور است
خسته دلها، کجا؟ برگردید
او برای نجات مأمور است
نه فقط ساکنان روی زمین
فطرس و هر کسی که رنجور است
چشمشان خیره سمت گهواره است
رحمت او چقدر مشهور است
پر شده کاسۀ من از برکات
حضرت عشق آمده صلوات
شب میلاد حضرت عشق است
روزی ما به برکت عشق است
ره صد ساله را رویم امشب
این عجب نه، که عادت عشق است
خاک کوی تو را به زر ندهیم
تا که در سینه غیرت عشق است
یک زیارت برات، صد حج است
این تقارن به قدرت عشق است
کس و کارم همه حسینیاند
این هم انگار نعمت عشق است
از ازل شیعه مست ارباب است
در گِل ما عنایت عشق است
تا تو را دید فاطمه فرمود:
این پسر اوج عزت عشق است
این که ایران نماد شیعه شده
همهاش پای دولت عشق است
ما ز دوری کربلا مردیم
دوری از دوست، محنت عشق است
دل ما بی قرار ارباب است
روز محشر کنار ارباب است
دل ما تا همیشه حیرانت
قلب جبرییل هم پریشانت
ما بدون حسین میمیریم
رشتۀ عمر ما به دستانت
مهر تو مایۀ هدایت ما
شیعه انگار شد مسلمانت
آرزوی بهشت را نکند
هرکسی دیده است ایوانت
ما سر سفرهات بزرگ شدیم
لب ما خو گرفته با نانت
گریه بر تو مرا نجات دهد
به فدای شکوهِ بارانت
دل ما غرق خشکسالی شد
دست خالی ما و احسانت
کمرم را غم تو خم کرده
روزی صدبار من به قربانت
حکمتش چیست بوسههای رسول؟
بوسه بر حنجرت و دندانت؟
کربلا نیزهها به جای رسول
همه کردند بوسه بارانت
خواهرت سر به محملش میزد
تا که بشنید صوت قرآنت
تا توان هست روضه میخوانیم
تا قیامت به پات میمانیم
-
فدای سرت
چقدر گریه نوشته دلم برای سرت
تمام جسم تو زخمی...ولی فدای سرت
چه آمده به سرت زیر تیر و نیزه و نعل؟
بگو که بوسه بگیرم من از کجای سرت؟
-
عرش نیزه
دیگر تحملش به سر آمد، برابرش
دارد ز دست میرود عمه، عمو، سرش
شمشیر و نیزه، تیر و سنان متحد شدند
با هر صدای حرمله: «حمله به پیکرش»
-
پشت سرت
نگاه و آه چه در هم شدند پشت سرت
امیدهای دلم کم شدند پشت سرت
خبر ز رفتن تو بین خیمه تا پیچید
ز غصه، قامت و قد، خم شدند پشت سرت
-
کرب و بلا مثل مدینه شده بود
ته گودال تمام بدنش میسوزد
خواهری دید عقیق یمنش میسوزدنیزهها زیر حرارت همگی ذوب شدند
بی سبب نیست جراحات تنش میسوزد
روی دست علی است حضرت عشق
فصل نوش شراب انگور است
سایۀ غم ز قلبها دور است
کوری چشم دشمنان علی
بزم شادی شیعیان جور است
نه فقط فاطمه، علی و رسول
آسمان، عرش، قبله، مسرور است
چقدر نور دارد این خانه
خانۀ حیدر است یا طور است؟
همۀ کائنات ساجدشان...
پاسبان حریمشان حور است
چشم بد دور باد از این خانه
نگه ِ منکر علی شور است
شب قدر است سوم شعبان
پس رسیدن به عرش مقدور است
شب میلاد حضرت ارباب
کوله بار گناه مغفور است
روی دست علی است حضرت عشق
همه گفتند: نور عَلی نور است
ما و درک مقام او هیهات
سرّ پروردگار مستور است
خسته دلها، کجا؟ برگردید
او برای نجات مأمور است
نه فقط ساکنان روی زمین
فطرس و هر کسی که رنجور است
چشمشان خیره سمت گهواره است
رحمت او چقدر مشهور است
پر شده کاسۀ من از برکات
حضرت عشق آمده صلوات
شب میلاد حضرت عشق است
روزی ما به برکت عشق است
ره صد ساله را رویم امشب
این عجب نه، که عادت عشق است
خاک کوی تو را به زر ندهیم
تا که در سینه غیرت عشق است
یک زیارت برات، صد حج است
این تقارن به قدرت عشق است
کس و کارم همه حسینیاند
این هم انگار نعمت عشق است
از ازل شیعه مست ارباب است
در گِل ما عنایت عشق است
تا تو را دید فاطمه فرمود:
این پسر اوج عزت عشق است
این که ایران نماد شیعه شده
همهاش پای دولت عشق است
ما ز دوری کربلا مردیم
دوری از دوست، محنت عشق است
دل ما بی قرار ارباب است
روز محشر کنار ارباب است
دل ما تا همیشه حیرانت
قلب جبرییل هم پریشانت
ما بدون حسین میمیریم
رشتۀ عمر ما به دستانت
مهر تو مایۀ هدایت ما
شیعه انگار شد مسلمانت
آرزوی بهشت را نکند
هرکسی دیده است ایوانت
ما سر سفرهات بزرگ شدیم
لب ما خو گرفته با نانت
گریه بر تو مرا نجات دهد
به فدای شکوهِ بارانت
دل ما غرق خشکسالی شد
دست خالی ما و احسانت
کمرم را غم تو خم کرده
روزی صدبار من به قربانت
حکمتش چیست بوسههای رسول؟
بوسه بر حنجرت و دندانت؟
کربلا نیزهها به جای رسول
همه کردند بوسه بارانت
خواهرت سر به محملش میزد
تا که بشنید صوت قرآنت
تا توان هست روضه میخوانیم
تا قیامت به پات میمانیم