- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۱/۱۲
- بازدید: ۱۹۵۸
- شماره مطلب: ۱۱۲۳
-
چاپ
ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند یازدهم: حضرت سیدالساجدین (ع)
آری، به روز واقعه بیمار بودهای
اما ذخیره بهر دل یار بودهای
با امر حق به فاجعه نزدیک ماندهای
دور از نگاه تیره اغیار بودهای
در آن سبک بدن تب سنگین چه کرده بود
کز آن شبانه روز گرانبار بودهای
ماندی، وز آن امامتِ حق زنده ماند و باز
در هر نفس شهید به تکرار بودهای
در کربلا شگرفترین کار کردهای
در کربلا غریبترین یار بودهای
هم سرخی شهادت خورشید دیدهای
هم چون شفق طلیعه خونبار بودهای
هم مَحمِلِ شکیبِ ره عشق گشتهای
هم هودج تحمّلِ دشوار بودهای
در کربلا تو آن سخنِ ناشنیدهای
کآویز گوش خلق به ادوار بودهای
آن روز خور به خیمه رخ خود نهفته بود
خورشید دیگری به دل خیمه خفته بود
-
کار مسلم
عشق! ای سودای جانها سوخته
ای تو آتشها به جان افروخته
چون کنی با پرنیان سینهها؟گو چه میخواهی میان سینهها؟
-
خط خون
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند،
و آب را که مهر مادر توست
خون تو شرف را سرخگون کرده است
شفق، آینهدار نجابتت،
و فلق محرابی،
که تو در آن
نماز صبح شهادت گزاردهای. -
بند سیزدهم: سالار شهیدان حضرت اباعبدالله (ع)
شوق تو بهر وصل صبوری گداز بود
در اوج با لهیبِ دلت همتراز بود
یک لحظه تا وصال دگر بیشتر نماند
اما به چشمِ شوقِ تو عمری دراز بود
-
بند دوازدهم: سالار شهیدان حضرت اباعبدالله (ع)
از بادۀ نگه، دل ما را خراب کن
بر تاک ماندهایم تو ما را شراب کن
لبریز بادۀ نگه توست خُمِّ دهر
ما را به یک صُراحیِ دیگر خراب کن
ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند یازدهم: حضرت سیدالساجدین (ع)
آری، به روز واقعه بیمار بودهای
اما ذخیره بهر دل یار بودهای
با امر حق به فاجعه نزدیک ماندهای
دور از نگاه تیره اغیار بودهای
در آن سبک بدن تب سنگین چه کرده بود
کز آن شبانه روز گرانبار بودهای
ماندی، وز آن امامتِ حق زنده ماند و باز
در هر نفس شهید به تکرار بودهای
در کربلا شگرفترین کار کردهای
در کربلا غریبترین یار بودهای
هم سرخی شهادت خورشید دیدهای
هم چون شفق طلیعه خونبار بودهای
هم مَحمِلِ شکیبِ ره عشق گشتهای
هم هودج تحمّلِ دشوار بودهای
در کربلا تو آن سخنِ ناشنیدهای
کآویز گوش خلق به ادوار بودهای
آن روز خور به خیمه رخ خود نهفته بود
خورشید دیگری به دل خیمه خفته بود