دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
در حسینیۀ چشمت حرمی بر پا شد

پیرمردی و بزرگ همۀ اعصاری

روی جانت اثر کینۀ دشمن داری

 

بارها خلوت سجاده‌تان پر پر شد

فرش زیر قدمت سوخت و خاکستر شد

شرح این روضه، روضه‌ها دارد

شب جمعه به لب نوا دارد

نفسش بوی کربلا دارد

 

به روی سر در حسینیه‌اش

پرچم صاحب اللوا دارد

 

بارها گفته کربلا رفتن

پا برهنه عجب صفا دارد

به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
وقت روضه دل تو زائر بود

کوچه کوچه مدینه لبریز از

عطر و بوی محمّدی شده است

به تن شهر بازگشته حیات

غرق در رفت وآمدی شده است

 

سبد سبد داغ

پر از شمیم بهشت است منبرت آقا

به برکت نفحات معطرت آقا

 

هنوز عطر و شمیم محمدی دارد

گلِ دمیده ز لب‌های أطهرت آقا

 

شبیه حضرت خاتم، مدینه العلمی

علوم می‌چکد از خاک معبرت آقا

به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
همواره ذکر زینبِ مظلومه داشتم

هرچه خدا دعای مرا مستجاب کرد

خصم خدا امید دلم را خراب کرد

 

در حدّ یک نماز به من مهلتی نداد

سجّاده و نماز شبم را مُجاب کرد

به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
امام صادق (ع)

ای دو صد یوسف صدّیق به صدق تو گواه

ای علوم همه با کوه کمالت پر کاه

 

دو جهان زندۀ چشم تو به یک نیم نگاه

تا زمان هست تو از گردش چرخی آگاه

روضه‌ای خواند غمش باز مداوا گردد

کاش می‌شد بگذارند مهیا گردد

شب او صبح به محراب مصلا گردد

 

شب او صبح نشد، نیمه شب او را بردند

تا که با زخم زبان آن شبش احیا گردد

 

شعله بر خانه‌اش انداخت حرامی تا زود

در این خانه به یک ضربۀ پا وا گردد

به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
اشکش برای عمّه‌های مضطرش بود

مردی که جبریل امین در محضرش بود

دریای علمش هدیۀ پیغمبرش بود

 

نام شریفش اسم نهری در بهشت است

خلد برین هم جلوه‌ای از مظهرش بود

 

فقه و کلام و منطق و عرفان و حکمت

این چشمه‌ها جاری ز چشم کوثرش بود

سفرۀ روایات

رسانده‌ام به حضور تو قلب عاشق را

دل رها شده از محنت خلایق را

 

دلی که پر زده تا آستان احسانت

که غرق نور اجابت کنی دقایق را

جعفر خدا

مردی غروب کرد وقتی افق شکست

خورشید دیگری جای پدر نشست

 

او یک امام بود هر چند بی قیام

او یک رسول بود، جبریل شاهد است

ارث مادر

گوشه‌ای از حرای حجرۀ خویش

نیمه شب‏‌ها، خدا خدا می‌‏کرد

 

طبق رسمی که ارث مادر بود

مردم شهر را دعا می‌کرد

دل گرفته

دل، گرفته یاد ایوان بقیع

دیده‌ای داریم گریان بقیع

 

حیف بر خاکش بتابد آفتاب

سایۀ عرش است بر جان بقیع

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×