دسترسی سریع به موضوعات اشعار
نقاشی
بگذار زیر پای تو نقاشیام کنند
در دومین هجای تو نقاشیام کنند
مثل کبوتران شب جمعهٔ حرم
بگذار در هوای تو نقاشیام کنند
نام ما را ننویسید، بخوانید فقط
نام ما را ننویسید، بخوانید فقط
سر این سفره گدا را بنشانید فقط
آمدم در بزنم، در نزنم میمیرم
من اگر در زدم این بار نرانید فقط
حدیث عشق
حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را
به خون نشانده دل دودمان آدم را
غم تو موهبت کبریاست در دل من
نمیدهم به سرور بهشت این غم را
مصحف ورق ورق
ای مصحف ورق ورق، ای روح پیکرم!
آیا تویی برادر من؟ نیست باورم
با آنکه در جوار تو یک عمر بودهام
نشناسمت کنون که تو هستی برادرم