دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بوی سیب حرم کرببلا می‌آید

دل سودا زده سامان نپذیرد هرگز

کافر چشم تو برهان نپذیرد هرگز

 

آنکه بیمار نگاهی شده هنگام سحر

منت مرهم و درمان نپذیرد هرگز

 

مقیم گوشۀ باب‌الجواد

مرغم که در حرم چمنی دارم از قدیم

پروانه‌ام که سوختنی دارم از قدیم

 

دل تا مقیم گوشۀ باب‌الجواد شد

از یاد برد که قرنی دارم از قدیم

 

عتباتی دیگر

دارد دل ما راه نجاتی دیگر

در مشهد و در قم، عتباتی دیگر

 

بر بانوی با کرامت قم صلوات

بر شاه خراسان صلواتی دیگر

 

تو هم داده‌ای دل به سقا، علی

اگر می‌تراود ز لب‌ها علی

اگر نعره دارم سراپا علی

ندارد دلم قبله الا علی

که دیدم خدا را فقط با علی

خدا عالی است و معلی علی

بگو بعد بسمه تعالی، علی

 

برات کربلا

از تربت تو عسل، شفا می‌گیرد

با نام تو اوفتاده، پا می‌گیرد

 

خورشید، تب آلوده می‌آید هرصبح

از توس، برات کربلا می‌گیرد

 

حسینی و علویّ و محمدی شده‌ام

دوباره روی لبم ذکر یا رضا دارم

به سر دوباره هوای بهشت را دارم

 

گدایی از ازل انگار بوده در خونم

همیشه چشم به دست کریم‌ها دارم

 

کرببلا و طوس

السلام ‌ای آنکه دل‌ها زیر پایت ریخته

حق، جنان را زیر پاهای گدایت ریخته

 

مدح تو ارباب رویائی، خوراک شعرهاست

بس که مضمون در کف صحن و سرایت ریخته

 

به یاد لب تشنۀ کربلا بود

تشکر ز خالق نهایت ندارد

که حمد خداوند، غایت ندارد

 

بزرگی و الطاف و احسان سبحان

به رحمت و نعمت، نهایت ندارد

 

کربلایم نمی‌بری؟

روسیاه آمدم، فقیر توام

تشنۀ جامی ‌از غدیر توام

 

در دو عالم شریف و محترمم

تا زمانی که من حقیر توام

 

مانند کربلاست حرم

در ظل روزگار شما، یا ابالحسن

هستیم ریزه‌خوار شما، یا ابالحسن

چون شمع جان نثار شما، یا ابالحسن

آهوی در حصار شما، یا ابالحسن

از خیل دوستدار شما، یا ابالحسن

 

همسایۀ چشمان شما

مستحقم، بده در راه خدا آقاجان

آمدم باز به امید شما آقاجان

 

دست تنگم، به امید کرمت آمده‌ام

رحم کن بر من افتاده ز پا، آقاجان

 

دست شماست روزی کرب و بلای من

من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی

غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی

 

شادم که در حریم تو افتاده بار من

آیا شود ز لطف، خریدار من شوی؟

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×