دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
پنجۀ خدا

زحمت مکش که خاک کنی بر سر این‌چنین

با بازوی بریده مزن پرپر اینچنین

 

با تیغ نه، تو را به امان‌نامه کشته‌اند

آری که می‌برند به کاغذ سر اینچنین

خون‌بهای عشق

 

قرآن به روی نیزه تلاوت کند غریب، آیات کهف با نفس دلربای عشق

گل‌ها به‌رسم مهر به دامن نهاده‌اند، خورشید سر برهنۀ آل عبای عشق

 

آیینه باز شور تماشا گرفته است، در سینه باز عشق تو مأوا گرفته است

محراب هم به سوگ تو نجوا گرفته است، شب با طنین گام سحر هم‌صدای عشق

شکست

رو کنی گر روی خود را گرچه سرتا پا شکست

رو نمی­‌آرد به بازار بتان الّا شکست

 

خاک خشک کعبه بنا بنموده بود

خاک قربانگاه تو تر گشت و قیمت را شکست

سرود جاری عزت به موج موج فرات

سلام رسم هدایت، سلام  راه نجات طنین آیۀ غیرت، سلام آب حیات  دوباره از تو سرودن، تب ِ قلم و دوات  و من سه نقطۀ اشکم چکیده از کلمات   

عاشورا و قیام موعود (عج)

 

عشق از آیۀ ایثار تو تفسیر شده

واژه‌ها بین صفات تو زمین‌گیر شده

می‌نویسد قلم امشب غزلی شورانگیز

که در آن بیت به بیتش ز تو تقدیر شده

شاه‌ماهی‌ها

 

مشک از دست شاه‌ماهی‌ها

تشنه لب روی ساحل افتاده

ناگهان شانه‌های دریا را

موج سنگین غم تکان داده

میلاد عشق تا قصّۀ سرخ لبّیک

 

خدا شراب تو را در دهان گل‌ها ریخت، شمیم عشق تو در باغ کهکشان پیچید

فرشتگان همه سرمست کوثرت بودند، که ماه روی گلت را به این جهان بخشید

 

به یمن مقدم سبزت جهان منوّر شد، حریر ظلمت شب‌ها ستاره پرور شد

زمین به هرم نفس‌هایتان معطّر شد، ترانه‌های سحر از لبت تبسّم چید

شش ماهۀ خورشید

 

ای کودک شش‌ماهۀ گهواره نشینم

نیلوفر دردانۀ فردوس برینم

 

تو ماهی لب‌تشنۀ دریای فراتی

لب باز کن از حنجره‌ات بوسه بچینم

چشم‌های تو جنات تحت الانهار

 

اگر به چشم تو لفظ غزال برگردد

به جسم مردۀ شعرم خیال برگردد

 

بدون تو من ازین ماه برنمی‌گردم

اشاره کن به دو ابرو هلال برگردد

 

زبان حال جون، غلام امام حسین (ع)
با یک کلاف هم شده، یوسف خریدنی است

تا پیشکش کنم به جز این سر نداشتم رویم سیاه! تحفۀ بهتر نداشتم

در بین عاشقان تو شرمنده‌ام حسین! حتی تنی سفید و معطر نداشتم  

ای صبا از ما بگو با کربلا

کربلا لبریز عطر یاس شد

نوبت جانبازی عباس شد

 

بازوانش مرگ را بی‌تاب کرد

تیغ‌های تشنه را سیراب کرد

یک شیشه عطر

خورشید بود و جانب مغرب روانه شد

چون قطره بود و غرق شد و بی کرانه شد

 

آیینه بود و خرد شد و تکّه تکّه شد

تسبیح بود و پاره شد و دانه دانه شد

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×