دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
مباهات

هم خانه با امام مبین شاه دین شدی

مادر تو با حبیب خدا همنشین شدی

 

در آن سرا که با ملکوت است همجوار

قائم‌مقام دخت رسول امین شدی

 

روضه‌خوان

روضه‌خوان مدینه تا شده‌ام

مثل محراب اشک تا شده‌ام

 

روضه‌خوان مدینه‌ام یعنی

روزگاری است نینوا شده‌ام

لاله عباسی

جز او بقیع زایر خلوت‌نشین نداشت

در کوچه باغ مرثیه‌ها خوشه‌چین نداشت

 

نجوای غمگنانه‌ی این مادر صبور

تأثیر کمتر از نفس آتشین نداشت

روضه‌خوان

فدای حُسن دل‌انگیز باغبان شده بود

بهار، با همه سرسبزی‌اش خزان شده بود

 

چهار دسته گُلش را به پنج تن بخشید

مقیمِ خاکِ درش، هفتْ آسمان شده بود

دامن بیت‌الولا

شمع عفّت را تویی فانوس، یا امّ‌البنین

غیرت الله را تویی ناموس، یا امّ‌البنین

 

تا نهادی پا به بیت غیرت الله قطره‌وار

وصل گردیدی به اقیانوس، یا امّ‌البنین

گلبن نور

در یم عصمت، دُر نایاب، یا امّ‌البنین

اسوه‌ی زن، در همه آداب، یا امّ‌البنین

 

شد صدف دامان پاک تو، به دریای ولا

از برای چار دُر ناب، یا امّ‌البنین

سرو نجابت

ای علی را مونس و دمساز یا امّ‌البنین

بانوی فرخنده‌ی ممتاز یا امّ‌البنین

 

با امیرالمؤمنین در خانه‌ی زهد و عفاف

بوده‌ای از جان و دل دمساز یا امّ‌البنین

نخل ایمان

دست مهرت بر سر دل‌هاست یا امّ‌البنین

نام تو ذکر زبان ماست یا امّ‌البنین

 

هست در روز جزا از نار دوزخ در امان

مهر تو در هر دل شیداست یا امّ‌البنین

آفتاب در حجاب

ای علی را مایه‌ی امید، یا امّ‌البنین

وی شکوه مکتب توحید، یا امّ‌البنین

 

ماه برج عصمت و آئینه‌ی مهر و وفا

در سپهر عاطفه خورشید، یا امّ‌البنین

کنز ایمان

بانوی خلوت سرای حجّت پرورگار

حضرت امّ‌البنین مهر سپهر افتخار

 

آسمان عصمت حق، اختر برج حیا

گوهر بحر حقیقت، مخزن عزّ و وقار

 

گنجینۀ مهر

مام پسران است و، به از مه قمر او

شد دخت نبی مام مه آیین پسر او

 

از طایفه‌ی هاشمیان نیست و لیکن

شد ماه بنی‌هاشم زیبا قمر او

فرشته خدا

باید مدد ز حضرت روح‌الامین کنم

تا مدحتی ز حضرت امّ‌البنین کنم

 

امداد غیب بایدم از آن چنان همای

تا قصّه از فرشته زنی این چنین کنم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×