دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
هر "یاحسین"، زخم جدیدی است کهنه کار

 

عاشق شدم دوباره سرم را بیاورید

بار گرانِ در به درم را بیاورید

 

اصلاً سیاه شد که ز داغش شود سفید

ای قوم روضه خوان، جگرم را بیاورید

 

ای دل چه دیده‌ای به فراخوان لحظه‌ها

اشکی نشست بر سر دامان لحظه‌ها

آتش گرفت و سوخت غزلخوان لحظه‌ها

 

می‌سوخت آن خیام به غم ماندۀ زمین

در های های دیدۀ ویران لحظه‌ها

 

دست‌های تشنۀ فرهاد

پر می‌کشم؛ شعرم به دست باد اگر باشد مقصد کویر ِ داغ عشق آباد اگر باشد

در خون گرمت غسل خواهم داد بالم را پروانۀ افکار من آزاد اگر باشد  

منو کربلا ببر تا زنده‌ام

می­‌خوام برم به کربلا دعا کنم

می­‌خوام حسین خوبمو صدا کنم

 

این دلمو راهی کربلا کنم

ناله کنم من، جونمو فدا کنم

فردا امامت دو جهان سهم دست توست

وقتی که عشق در دل طوفان غروب کرد خورشید درهجوم زمستان غروب کرد

در خود شکست وسعت لبریز آسمان در ابرهای یخ زده باران غروب کرد

هر خطبه‌ای طوفانی از طغیان زینب

اینک زمین کربلا ایوان زینب

زخم شهیدان زمین در جان زینب

 

در اجتماع ساکت این خیمه غوغاست

یعنی بیا در محضر عرفان زینب

خوابی پریده از سر ساعت‌ها

امروز فصل گم شدۀ تاریخ، خواب است در تمامی ساعت‌ها

اکنون شراره‌های حقیقت را، پوشانده است پردۀ عادت‌ها

 

وقتی تو خون پاک خدا هستی، وقتی تو سیّدالشهدا هستی

وصف تمام آنچه که باید را، مقدور نیست حد بلاغت‌ها

نام حسین بن علی (ع) یعنی لیاقت

خورشید خون می‌خورد و ما خاموش بودیم

گویی ز جام جاهلی مدهوش بودیم

 

مانند سگ‌ها  در بیابان  صبر کردیم

با دست خود سالار دین  را قبر کردیم

خیمه‌ات سوخت، دلم سوخت، همه عالم سوخت

 

نفس از سینه به طرز دگری می‌آید

هر دمم تازه‌تر از تازه‌تری می‌آید

 

بیدلی می‌طلبد عشق حقیقی ور نه

دعوی عشق ز هر بی جگری می‌آید

 

 

چلچراغ شب تنهایی پاییز

این چه شوری است که اینگونه بلا خیز شده

نیزه‌زاری به قدوم قدمش تیز شده

 

چه بهاری که گلزخم تن صاعقه‌ها

چلچراغ شب تنهایی پاییز شده

 

 

شعر برقعی دربارۀ امام باقر

 

نگاه کودکی‌ات دیده بود قافله را

تمام دلهره‌ها را، تمام فاصله را

 

هزار بار بمیرم، برات، می‌خواهم

دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

 

این قصه آب می‌خورد از چشم شور ماه

چـشــمـان خیـس علـقمـه، امـواج رود بـود آن روز رود، شـاهـد کشـف و شـهـود بـود

آن روز سـرخ، علـقـمه محـراب کـوفه شـد در دسـت ابـن ملـجـم مـیـدان، عـمــود بـود

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×