دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
با حسین از غم لا یوم کیومک می‌گفت

کار ما نیست غزل بافتن از نامِ حسن

کامِ ما مستِ عسل یافتن از جامِ حسن

 

حسنی نیست لبی کز لب لعلَش نَمکَد

صد و ده بار نمک گیر شده کامِ حسن

مه به نیمه رسید، ماه زهرا دمید

ای به دل مؤتمن، مونس جان من

‌ آمدم با حسین،‌ آمدم با حسن

 

تو مرا میزبان، من تو را میهمان

تو مرا همنشین، من تو را هم زبان

ندای قد قُتل از آسمان کوفه رسید

 

گره گشای دو عالم گره به ابرو داشت

تمام عمر پس از فاطمه غم او داشت

 

شبانه روز علی بود و گریه خون بود

تمام عمر عزای شکسته پهلو داشت

او با شهید کربلا فرقی ندارد

نور تو با نور خدا فرقی ندارد

نزد خدا او با شما فرقی ندارد

 

وقتی که صحبت از حسن باشد چه زیباست

پس عسکری با مجتبی فرقی ندارد

 

ای مریم حماسه و...

ای بانوی نمونۀ اسلام، السلام

ای زینب! ای ولایت تو تام، السلام

 

ای نام تو تولد یک گفتمان ناب ‌

ای بهترین مبلغ اسلام السلام

 

ذبح مسیح

میهمانیّ غریب، آغاز شد

پای غم در دیر راهب باز شد

 

شد به هم آمیخته اشک و گلاب

ریخت بر پیشانی بشْکسته آب

 

بازگشت

ای سینه‌ها در ناله‌ای جانسوز باشید

ای قلب‌ها محزون‌تر از هر روز باشید

 

ای چشم‌ها امروز بارانی ببارید

ای اشک‌ها در زخم دل مرهم گذارید

 

قطعۀ حصیر

هان ای بنی اسد سفری، نینوا کنید

با قریه‌ی مجاورتان هم وفا کنید

 

جای ستاره‌های خدا بر زمین نبود

آیا به خار و خس تنشان را رها کنید

حسرت دیدار

مادری هستم که آزاده پسرها داشتم

همسری هستم که در عالم علم افراشتم

 

از امیرالمؤمنین الگوی دین برداشتم

پای جای پای زهرای علی بگذاشتم

 

گریۀ بقیع

من گَردِ راه حضرت زهرا نمی‌شوم

هرگز به جای ام ابیها نمی‌شوم

 

او دختر پیمبر و همتای حیدر است

من جز کنیز دختر زهرا نمی‌شوم

یار خراسانی

میلم کشیده مژدۀ مهمانی‌ام دهند

جایی کنار یار خراسانی‌ام دهند

 

این بار می‌روم که بخواهم ز محضرش

یکبار هم اقامت طولانی‌ام دهند

پیکر پرپر

 بعد من کار تو خواهر سخت است دیدن داغ برادر سخت است

 

آخرین لحظه به هنگام وداع آه بوسیدن دختر سخت است

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×