دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
رباعى

حسین! اى که ولاى تو بهترین نعم است

 که عادت تو وفا و سجیّتت کرم است

 

من حقیر کجا و غلامی تو؟ ولى

«دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است»

 

 

از در خانۀ تو

ما راست ترانۀ حسین بن على

 بر سینه، نشانۀ حسین بن على

 

گر جاى دگر نمی روم، جایى نیست

 غیر از در خانۀ حسین بن على

 

 

رباعی

 

ما راست ترانه‌ی حسین بن علی

بر سینه، نشانه‌ی حسین بن علی

 

گر جای دگر نمی‌روم، جایی نیست

غیر از در خانه‌ی حسین بن علی

 

رباعی

بر فاطمه و حسین او می‌گریم

از عین به نور عین او می‌گریم

 

مدیون حسین است همه زندگی‌ام

از بهر ادای دین او می‌گریم

 

 

رباعی

هرگاه کنم یاد تو شاداب شوم

ممنون عنایات تو ارباب شوم

 

شمعم کن و آتشم بزن، خاکم کن

زآن پیش که از خجالتت آب شوم

 

رباعی

 

مولا! تو مرا به هر چه خواهی بنواز

یا با نفسی یا به نگاهی بنواز

 

موری چه بَرَد ز خرمنی جز پر کاه؟

من را تو به قدر پر کاهی بنواز

رباعی

 

ای کشته که عشق زنده شد از غم تو!

سیراب شده است کعبه از زمزم تو

 

همواره بُوَد پرچم اسلام، بلند

تا باد وزد حسین! بر پرچم تو

رباعی

ای خون خدا که چشمه‌ی خورشیدی!

تو خوب‌ترین تجلّی توحیدی

 

بسیار بدی دیده‌ای از من امّا

نادیده بگیر آن چه از من دیدی

 

نقش نگین: انّ الله بالِغ امره

نقش انگشتر حسین آن کس

که ز نامش قرار می‌آید

 

این حقیقت بُوَد که عالم را

«امر پروردگار می‌آید»

 

 

اشک جگر‌سوز

دارم شرر به سینه چو نی از نوای تو

ای جان فدای نغمۀ درد‌آشنای تو!

 

هر شب میان اشک جگر‌سوز تا سحر

خواهم وصال کوی تو را از خدای تو

 

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×