دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
چشم‌های پرستاره

با سوزِ قلبِ پاره‌پاره گریه می‌کردی

 با چشم‌های پرستاره گریه می‌کردی

 

دل‌های نزدیکانتان که جای خود دارد

که آب می‌شد سنگِ خاره، گریه می‌کردی

 

در وقت تجدید وضو تا آخر عمرت

تا آب می‌دیدی دوباره گریه می‌کردی

 

شام غریبان؛ بماند بقیه اش

کوتاه کن کلام... بماند بقیّه‌اش

مرده است احترام... بماند بقیّه‌اش

 

از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود

آن هم نشد حرام... بماند بقیّه‌اش

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×