دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شعشعۀ کبریا

جود خداوندی‌َ است در کف جودش شعشعۀ کبریاست ضوء وجودش

عرصۀ لاهوت شمّه‌ای ز حدودش هست حدودش ثُغور حیّ ودودش

حسین‌تر

خیال کن که دری سر به سر شرر شده باشد

به روی پاشنه چرخیده در به در شده باشد

 

خیال کن که حسن لحظه‌ی کبودی مادر

دلش بگیرد از این غصه که پسر شده باشد

آقای من

آنقَدَر آقاست که آقای من هم می‌شود

باعث تکمیل جمع پنج تن هم می‌شود

 

هم نبی و هم حسین و هم علی، هم فاطمه است

بگذریم از اینکه این آقا حسن هم می‌شود

هر آنچه بود و هر آنچه که هست می‌بخشد

کریم آنچه بیارد به دست، می‌بخشد

هر آنچه بود و هر آنچه که هست می‌بخشد

 

ز پا فتادی اگر، یا حسن بگو بنگر

چگونه  رتبۀ شاهی به پست می‌بخشد

 

شد روضه‌خوان کشتۀ مظلوم کربلا

جنت، بهارِ پیرهنت أیها الکریم

از نور جامه‌ای به تنت أیها الکریم

 

ای همدم تو زمزمه‌های زلال وحی

ای جبرئیل هم سخنت أیها الکریم

تربتش عطر کربلا دارد

تربتش عطر کربلا دارد

غربتش روضۀ رضا دارد

 

گنبدش، آسمان... طلایش، نور

روزها گنبد طلا دارد

شمشیر نزن، قرار ما روز دهم

ما چشم به احسان کریمان داریم

شوق نمک خوان کریمان داریم

در سفرۀ خود نان کریمان داریم

 

با رزق کریمان چو بسازیم همه

از خلق همیشه بی نیازیم همه

سفرۀ حسن

بهترین فیض را به من دادند

به سوالم جواب لن دادند

 

عاشقان وصال تو اول

به مکافاتِ عشق تن دادند 

به مناسبت ولادت امام حسن (ع)
تو حسین یا که محمّدی

رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو یا حسن

مه نیمه اختر کوچک و مه نو هلال تو یا حسن

 

یم علم و حکمت و معرفت نمی از کمال تو یا حسن

دل دشمنان تو را برد نبوی خصال تو یا حسن

 

صفحات و متن کتاب حق رخ و خطّ و خال تو یا حسن

به خدا رسیده ز بندگی طیران بال تو یا حسن

نذر امام حسن مجتبی (ع)
جود و کرم مدیون تو، عباس هم مرهون تو

دردانۀ عرش خدا؛ مولا امام مجتبی   

شاه کرم؛ اوج سخا؛ مولا امام مجتبی

 

دل می‌برد لبخند او از حضرت خیرالنساء  

 نازش کشیده مصطفی، مولا امام مجتبی

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×