دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
عمامۀ سبز

از جلوۀ گل‌های جهان، کاسته شد

عذر مه و مهر و اختران، خواسته شد

 

چون بست به سر، حسین، عمامه سبز

«گل بود و، به سبزه نیز، آراسته شد!»

شمیم

مه کاسه به دست حُسن رویت

سرمست گل از شمیم مویت

 

هر جا که گلی ز خاک روید

با یاد تو سینه چاک روید

سرسپرده

منم که سرسپرده‌ام به عشق تو به نام تو

چه بهره‌ها که برده‌ام ز بخشش و مرام تو

سلامتی که ساکنم به وادی السلام تو

شدم اگر که محترم شدم به احترام تو

معنا

روزی که دل به مهر تو معنا گرفته است

یک قطره عشق داده و دریا گرفته است

 

در بین واژه‌های لغت‌نامۀ خدا

نامم کنار نام تو معنا گرفته است

حسین، حسین (ع)

ما دو پیاله‌ایم که لبریز باده‌ایم

این دو پیاله را به ملک هم نداده‌ایم

 

تا وقت می‌کنیم حسینیه می‌رویم

ما سال‌هاست شیعۀ گریان جاده‌ایم

ادای حق

عمر صدها نوح می‌خواهد عزای تو حسین

تا بمانیم و بگرییم از برای تو حسین

 

نی غلط گفتم که عمر صد هزاران نوح هم

کم بود بس که عظیم است این بلای تو حسین

سفیر صلوات

لب­‌های عطشناک تو آغاز حیات­ است

دین­ست ... یقین­ست ... عروج­ست ... صلات­ است

 

با نبض تو باید بتپد قلب جهانی

نبضی که نمایانگر محیا و ممات­ است

نامۀ خطی

سپرده دست عاشقان خدا پیالۀ تو را

شراب آسمانی هزار سالۀ تو را

 

به رنگ خون خود حنا به گیسویت گذاشته

کشیده دور ماه تا همیشه هالۀ تو را

کربلایی شدم از اول راه

 ابرم و بارش بی پروایم

موجم و همسفر دریایم

 

مثل خورشید کویری خشکم

مثل مهتاب شب صحرایم

دورِ مجنون گذشت، نوبت ماست

ما که هستیم؟ انتخاب حسین

از دعاهای مستجاب حسین

گرد راهی در آفتاب حسین

پرِ کاهی در التهاب حسین

گلی از خاک بوتراب حسین

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×