دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
فردا همه دور قتلگه خندانند

اینجا همه چیز می‌شود آماده

هر کس پی حل مشکلم افتاده

 

اینجا همه منتظر که لب باز کنم

تا هر چه نیاز دارم ابراز کنم

کریم آل فاطمه

خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن

همیشه می‌زنم صدا ز سوز دل تو را حسن

عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن

مرا مخواه بیش از‌این به غصه مبتلا حسن

خدا اجازه می‌دهد چنین دعا کنم حسن

 

بین کوچه شد زمستانی، بهار مجتبی

خون دل خوردن شده هر روز، کار مجتبی

هم غریب هم آشنا برده قرار مجتبی

 

قصۀ مظلومی مولا رسیده بر حسن

آه شد با بی کسی طی روزگار مجتبی

 

کربلای کوچه‌ها

عمری مرا خون جگر، قوت و غذا بود

شیرین‌ترین قوتم همین زهر جفا بود

 

با کس نگفتم لحظه‌ای، اسرار خود را

اسرار من در کربلای کوچه‌ها بود

روضه‌های لخته شده

در کوچه‌ها برای خودت گریه می‌کنی

یک عمر پا به پای خودت گریه می‌کنی

 

سی سال می‌شود که تو در هیئت دلت

با ذکر روضه‌های خودت گریه می کنی

ضریح حسن

دوباره غصه سالَم شده ضریح حسن

به گریه خواب وصالم شده ضریح حسن

 

ضریح تازۀ عباس دیدنی شده و

تمام فکر و خیالم شده ضریح حسن

 

کربلای حسن

به لطف حق شده‌ام گریه کن برای حسن

دمی فدای حسینم، دمی فدای حسن

 

یقین کنید که روزی به چشم خواهم دید

پیاده می‌روم آخر به کربلای حسن

بغض حسین

مرو رسول خدا بر دلم قدم مگذار

مرو و دختر خود را به دست غم مسپار

 

مرو که بعد تو این شهر جای ماندن نیست

مرو که بی تو دگر نیست بخت با من یار

 

روضه

 

در حسینیۀ جبین روضه است

خط به خط گریه، چین به چین روضه است

 

آسمان گریه کرده بالاخره

هرشبی را که در زمین روضه است

 

یک جمله از گودال

ساعات بعد از داغ پیغمبر شروع شد

با رفتنش صد قصه دیگر شروع شد

 

دلشوره ‌هایش یک به یک معنا گرفت و

از آنچه می‌ترسید پیغمبر شروع شد

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×