دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بر سر نیزه باش همسفرم

دست‌های توتکیه گاهم بود، دستت افتاد و پشت من خم شد سایه‌ات ازسر حسینت آه، سایه‌ات از سر حرم کم شد کهنه سرباز سرفراز حسین، تا که دیدم سرت شکسته شده باز محراب مسجد کوفه، پیش چشمان من مجسم شد

به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
وقت روضه دل تو زائر بود

کوچه کوچه مدینه لبریز از

عطر و بوی محمّدی شده است

به تن شهر بازگشته حیات

غرق در رفت وآمدی شده است

 

به مناسبت ولادت امام سجاد (ع)
کنج لب‌های توست خال حسین

ای انیس قدیمی دل‌ها

آفتاب بلند ناپیدا

 

تا خدا می‌برد دلِ ما را

پَرِ سجاده‌های سبز شما

به مناسبت ولادت امام سجاد (ع)
چشم عالم به دست ِ آقا بود

 

روز میلادتان چه روزی بود

در مدینه هوا بهاری بود

برق می‌زد نگاهتان ازعشق

وقت یک عکس یادگاری بود

 

 

به یاد بی کفن کربلا

کسی بدون دلیل از صدا نمی‌افتد

لب کلیم ز سوز دعا نمی‌افتد

 

کریم در غل و زنجیر هم کریم بُود

به دست بسته شده، از عطا نمی‌افتد

 

اگرچه خاک نشسته به روی لب‌هایت

عقیق، پا بخورد از بها نمی‌افتد

مباد قسمت طفلانتان شود سیلی

خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود  سر تمام عزیزانتان جدا نشود

برادران شما را یکی یکی نکُشند میان حرمله‌ها عمه‌ای رها نشود

کوتاه سروده
بمیرد حرمله

چقدر آن قافله شرمنده‌ام کرد

نشان سلسله شرمنده‌ام کرد

تو را نه، کاش مَشکَت را نمی‌زد

بمیرد حرمله، شرمنده‌ام کرد

بر روی دست‌های پدر آمد

آن جنگجو هنوز

گویا بلد نبود

برپا بایستد

بر روی دست‌های پدر آمد

آن جنگجو هنوز

صحبت بلد نبود

پس با زبان گریه رجز سر داد

آن جنگجو هنوز

آن‌قدر بچه بود

کربلا دیگر ز او خواهش ندید

خاک هم او را جوابش کرده بود

تاک زیرا انتخابش کرده بود

 

مشک چشمش داد می‌زد از عطش

اشک هم گویا جوابش کرده بود

کوتاه سروده
جنگ تن به تیر

تن به تن

جنگ منصفانه است

تن به تیر

جنگ کودکانه است

حرمله

جنگ غیرمنصفانه‌ای شروع کرد

شیرخوارۀ حسین

قهرمان جنگ کودکانه شد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×