دسترسی سریع به موضوعات اشعار
این حسین کیست...
این چه نواست، وز کجا میآید؟
کاین نغمه به گوش آشنا میآید
یا رب چه غبار دلنشینی است که باز
بر لوح دل از خاطرهها میآید؟
وقتی خدا به خلقت تو افتخار کرد
وقتی خدا به خلقت تو افتخار کرد
ما را برای نوکریت اختیار کرد
کشتی هیچ کس به دل ما محل نداد
امّا حسین آمد و ما را سوار کرد
به طاق آسمان امشب گل اختر نمی تابد
به طاق آسمان امشب گل اختر نمیتابد
بنات النَّعش اکبر بر سر اصغر نمیتابد
به شام کربلا افتاده در دریای شب، ماهی
که هرگز آفتابی این چنین دیگر نمیتابد
شعر عاشورایی شهریار
کاروان کربلا
شیعیان! دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبۀ جدش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد حسین
غوغای غم
بار بگشایید، اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
بر مشام جان رسد بوی بهشت
به به از این تربت مینو سرشت