- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۹/۰۱
- بازدید: ۵۱۹۵
- شماره مطلب: ۹۲۰۷
-
چاپ
کبوتر حرم
مگر قرار نشد کربلاییام بکنی؟
ترحمی به غم این جداییام بکنی؟
کبوتر حرمیام، ولی بدون حرم
مگر قرار نشد که هواییام بکنی؟
به استکان عراقی اربعین سوگند
نشستهام که تو مهمان چاییام بکنی
شدم حسینیه و لنگ مقدمت هستم
مگر قرار نشد رونماییام بکنی؟
به پشت میلۀ زندان نفس، محبوسم
نمیشود که تو فکر رهاییام بکنی؟
گناه کردم و فرسنگها عقب رفتم
امید هست، که اصلاً خداییام بکنی؟
به آبروی تو سوگند، آبرو دارم
نشستهام که بیایی عباییام بکنی
چه غبطهها که نخوردم به کاروان شهید
به این امید، که شاید فداییام بکنی
-
من که باشم که بگویم سخن از حضرت عشق؟
وحی نازل شده انگار، بر این دفتر من
قلمم کاتب و گفتند که: «حا سین یا نون»
شده تفسیر تمامی لغات این عشق
«هو لیلا و تماماً همه از دم مجنون»
-
ما عاشقیم، عاشق آقای کربلا
هر روز صبح زود، به آقا سلام کن
یا گریهکن برای غمش، یا سلام کن
گر مثل من به کرب و بلایش نرفتهای
هر جا نشستهای ز همانجا سلام کن
-
بین سجده حاجت کرب و بلا را خواستم
باز هم با روضههایت گونههایم خیس شد
با نوای نینوا نی در نوایم خیس شد
شور ذکر تو نمک پاشید، بین حنجرم
چشمهای هیئتیها با صدایم خیس شد
کبوتر حرم
مگر قرار نشد کربلاییام بکنی؟
ترحمی به غم این جداییام بکنی؟
کبوتر حرمیام، ولی بدون حرم
مگر قرار نشد که هواییام بکنی؟
به استکان عراقی اربعین سوگند
نشستهام که تو مهمان چاییام بکنی
شدم حسینیه و لنگ مقدمت هستم
مگر قرار نشد رونماییام بکنی؟
به پشت میلۀ زندان نفس، محبوسم
نمیشود که تو فکر رهاییام بکنی؟
گناه کردم و فرسنگها عقب رفتم
امید هست، که اصلاً خداییام بکنی؟
به آبروی تو سوگند، آبرو دارم
نشستهام که بیایی عباییام بکنی
چه غبطهها که نخوردم به کاروان شهید
به این امید، که شاید فداییام بکنی