مشخصات شعر

دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا

دوباره حجرۀ دربسته، باز کرب و بلا

دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا

 

دوباره مارگزیده، دوباره پاره جگر

خدا! چه می‌گذرد بر جواد ابن رضا

 

دوباره زهر جفا، نذر سفرۀ افطار

و باز هلهله و دست و پا زدن، تنها

 

چه فرق می‌کند، انگار حجره شد گودال

چه فرق می‌کند اصلاً، مدینه با اینجا

 

نبود نیزه ولی خندۀ تمسخر بود

هجوم کوفه نه، رقص کنیزکان اما

 

کنیزکان جفا جوی هرزۀ بدگوی

که بدترند ز انبوه لشگر اعدا

 

سری نشد ز تن اینجا، جدا ولیکن شد

سر امام جواد از بدن به پلّه رها

 

ز پلّه تا سر بامش به احترام آمد؟

و یا تنش به لگدمال، می‌رود بالا؟

 

بیاد جسم لگدکوب از سم اسبان

گرفت حاجت خود را ز روضه‌ها، آقا

 

تمام عمر ز غم‌های بی کفن گریید

شد عاقبت پر و بال کبوتران پیدا

 

چه شد که بال کبوتر به کربلا نرسید؟

رسید نیزه و شمشیر بر تن مولا

 

امان از آن دم رفتن که ساربان آمد

برید از بدن، انگشت زادۀ زهرا

 

چو دید خواهر مظلومه جای سالم نیست

گذاشت روی گلویش لب مبارک را

 

تن مقطع الاعضا به خاک صحرا ماند

سر بریده به همراه زینب کبرا

 

عزیز فاطمه، برگرد! عمه‌ات تنهاست

به داد عمۀ تنها نمی‌رسی آیا؟ 

 

دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا

دوباره حجرۀ دربسته، باز کرب و بلا

دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا

 

دوباره مارگزیده، دوباره پاره جگر

خدا! چه می‌گذرد بر جواد ابن رضا

 

دوباره زهر جفا، نذر سفرۀ افطار

و باز هلهله و دست و پا زدن، تنها

 

چه فرق می‌کند، انگار حجره شد گودال

چه فرق می‌کند اصلاً، مدینه با اینجا

 

نبود نیزه ولی خندۀ تمسخر بود

هجوم کوفه نه، رقص کنیزکان اما

 

کنیزکان جفا جوی هرزۀ بدگوی

که بدترند ز انبوه لشگر اعدا

 

سری نشد ز تن اینجا، جدا ولیکن شد

سر امام جواد از بدن به پلّه رها

 

ز پلّه تا سر بامش به احترام آمد؟

و یا تنش به لگدمال، می‌رود بالا؟

 

بیاد جسم لگدکوب از سم اسبان

گرفت حاجت خود را ز روضه‌ها، آقا

 

تمام عمر ز غم‌های بی کفن گریید

شد عاقبت پر و بال کبوتران پیدا

 

چه شد که بال کبوتر به کربلا نرسید؟

رسید نیزه و شمشیر بر تن مولا

 

امان از آن دم رفتن که ساربان آمد

برید از بدن، انگشت زادۀ زهرا

 

چو دید خواهر مظلومه جای سالم نیست

گذاشت روی گلویش لب مبارک را

 

تن مقطع الاعضا به خاک صحرا ماند

سر بریده به همراه زینب کبرا

 

عزیز فاطمه، برگرد! عمه‌ات تنهاست

به داد عمۀ تنها نمی‌رسی آیا؟ 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×