مشخصات شعر

تنها امیر هر دو جهان گشته مرتضی

گیرم هزار کعبه خدا خلق می‌‌نمود

چنگی به دل نمی‌زد اگر مرتضی نبود

 

شایسته است رو به نجف، عاشق علی

شب را سحر کند همه در حالت سجود

 

روح الامین ز جانب حق ذاکر علی است

گهگاه اگر به سمت نبی می‌‌کند فرود

 

ما را ز خاک پای علی آفریده‌اند

در کثرتیم اگر همه از وحدت وجود

 

 تنها امیر هر دو جهان گشته مرتضی

کوری چشم دومی و آن زن حسود

 

حاجی به دور کعبه و ما دور مرتضی

حج‌ها بدون حب علی واقعا چه سود؟

 

من خاک پای هرکه شده زائر علی

بر زائران خاک نجف رحمت و درود

 

رفتم بهشت مشهد و کرب و بلا ولی

خاک بهشت هم به دلم چون نجف نبود

 

حال دلم بد است، نجف روزی‌ام کنید

رحمت به شاعری که به شعر این چنین سرود:

 

«چون کوی دوست هست، به صحرا چه حاجت است؟»

ایوان طلای یار، دل از عاشقان ربود

 

تنها امیر هر دو جهان گشته مرتضی

گیرم هزار کعبه خدا خلق می‌‌نمود

چنگی به دل نمی‌زد اگر مرتضی نبود

 

شایسته است رو به نجف، عاشق علی

شب را سحر کند همه در حالت سجود

 

روح الامین ز جانب حق ذاکر علی است

گهگاه اگر به سمت نبی می‌‌کند فرود

 

ما را ز خاک پای علی آفریده‌اند

در کثرتیم اگر همه از وحدت وجود

 

 تنها امیر هر دو جهان گشته مرتضی

کوری چشم دومی و آن زن حسود

 

حاجی به دور کعبه و ما دور مرتضی

حج‌ها بدون حب علی واقعا چه سود؟

 

من خاک پای هرکه شده زائر علی

بر زائران خاک نجف رحمت و درود

 

رفتم بهشت مشهد و کرب و بلا ولی

خاک بهشت هم به دلم چون نجف نبود

 

حال دلم بد است، نجف روزی‌ام کنید

رحمت به شاعری که به شعر این چنین سرود:

 

«چون کوی دوست هست، به صحرا چه حاجت است؟»

ایوان طلای یار، دل از عاشقان ربود

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×