- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
- بازدید: ۱۴۵۴
- شماره مطلب: ۸۲۳۳
-
چاپ
بغض شکسته
گفتم به دست خویش بغل میکنی مرا
دست نبودهات جگرم را کباب کرد
بود آرزوی من که ببوسم لب تو را
زخم لب تو، آرزویم را خراب کرد
آن بوسهای که از روی نی دادهای به من
بابا تمام عمر مرا زیر دین برد
میخواستم که قرض خودم را ادا کنم
زخم لب تو لذت آن را ز بین برد
جای لبت به حنجر تو بوسه میزنم
این راه را به دختر تو عمه یاد داد
میخواستم که سیر ببینم رخ تو را
این چشم تار، آرزویم را به باد داد
گر صورت تو خوب ندیدم تمام آن
تقصیر گردن من و این چشم تر نبود
بابا برای روشن و واضح ندیدنت
خاکستر تنور تو هم بیاثر نبود
میخواستم گله کنم از دست شامیان
بیهوده نیست بغض گلویم اگر شکست
شرمندهات شدم، به خدا دیدمت که تو
پیشانیات ز سینۀ من بیشتر شکست
-
حق نمک
چه ظلم بود که در حق تو روا کردند؟
ببین که حق نمک را چطور ادا کردند
به دست همسر تو زهر را به تو دادند
چنان امام حسن، بر تو هم جفا کردند
-
شاه وفا
عمری گدای صاحب این خانه ماندیم
خود را درون مجلس روضه رساندیم
پا را میان این مجالس باز کردیم
دل را به پای روضه و منبر نشاندیم
-
تو کشتۀ مصائب کرببلا شدی
نقل چهار سالگیات، نقل کربلاست
این جمله خود به خود به خدا ختم روضههاست
ای که امام پنجم مظلوم شیعهای
ذکر توسل به تو، مشکل گشای ماست
-
روضۀ دمادم
با روضۀ دمادم تو گریه میکنم
ای با مرام! با دم تو گریه میکنم
هر بار من به ماتم تو گریه کردهام
این بار هم به ماتم تو گریه میکنم
بغض شکسته
گفتم به دست خویش بغل میکنی مرا
دست نبودهات جگرم را کباب کرد
بود آرزوی من که ببوسم لب تو را
زخم لب تو، آرزویم را خراب کرد
آن بوسهای که از روی نی دادهای به من
بابا تمام عمر مرا زیر دین برد
میخواستم که قرض خودم را ادا کنم
زخم لب تو لذت آن را ز بین برد
جای لبت به حنجر تو بوسه میزنم
این راه را به دختر تو عمه یاد داد
میخواستم که سیر ببینم رخ تو را
این چشم تار، آرزویم را به باد داد
گر صورت تو خوب ندیدم تمام آن
تقصیر گردن من و این چشم تر نبود
بابا برای روشن و واضح ندیدنت
خاکستر تنور تو هم بیاثر نبود
میخواستم گله کنم از دست شامیان
بیهوده نیست بغض گلویم اگر شکست
شرمندهات شدم، به خدا دیدمت که تو
پیشانیات ز سینۀ من بیشتر شکست