- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۶/۰۱
- بازدید: ۱۳۷۵
- شماره مطلب: ۷۷۵۷
-
چاپ
طعم گودال
باد را زلف بید میفهمد
چون به هر سو وزید میفهمد
خم زلف مراد را در شب
چشمهای مرید میفهمد
سطح فقه امام صادق را
عمق فقه جدید میفهمد
ما که نه، حرمت عزای تو را
مرجعی چون وحید میفهمد
روضههای شهیده را تنها
آنکه خود شد شهید، میفهمد
هتک حرمت به قفل درها را
در حقیقت کلید میفهمد
عمق این روضه را هرآنکس که
گشت مویش سپید میفهمد
روضۀ زهر و روضۀ در را
هرکه شد نا امید میفهمد
غم ناموس و کوچه را قطعاً
آنکه رنگش پرید میفهمد
اثر زهر را دهان زیر
آفتاب شدید میفهمد
طعم گودال را به حجرۀ خویش
هرکه هی پا کشید میفهمد
-
نهایت توحید
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایت خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛
از کار سروری جهان برکنار شد
-
اقیانوس آرام
دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است
دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است
به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر
اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است
-
روز برادر
اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است
دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است
ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان
نمیافتد یقین تا تکیهگاه آن اباالفضل است
-
سیاهتر شده ماه محرم از چشمش
نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش
على ست، سرزده یک آفتاب از دستش
براى ثبت نگین عقیق عباسى
على ست ساخته امشب رکاب از دستش
طعم گودال
باد را زلف بید میفهمد
چون به هر سو وزید میفهمد
خم زلف مراد را در شب
چشمهای مرید میفهمد
سطح فقه امام صادق را
عمق فقه جدید میفهمد
ما که نه، حرمت عزای تو را
مرجعی چون وحید میفهمد
روضههای شهیده را تنها
آنکه خود شد شهید، میفهمد
هتک حرمت به قفل درها را
در حقیقت کلید میفهمد
عمق این روضه را هرآنکس که
گشت مویش سپید میفهمد
روضۀ زهر و روضۀ در را
هرکه شد نا امید میفهمد
غم ناموس و کوچه را قطعاً
آنکه رنگش پرید میفهمد
اثر زهر را دهان زیر
آفتاب شدید میفهمد
طعم گودال را به حجرۀ خویش
هرکه هی پا کشید میفهمد