مشخصات شعر

امیدِ چشم تر

 

ای خیر نالۀ سحری، صاحب الزمان

از درد ما که باخبری، صاحب الزمان

 

ما ندبه‌های پشت سر مرکب توایم

پایان راه در به دری صاحب الزمان

 

دیدی نیامدی و نشد زائرت شوم؟

شد عمر بی وفا سپری صاحب الزمان

 

عید آمده، به سائل خود سر نمی‌زنی؟

ای که امید چشمِ تری، صاحب الزمان

 

عیدی ما رضایت و بخشیدن شماست

ما را نمی‌شود بخری صاحب الزمان؟

 

حاشا که رد کنی تو کسی را که قانع است

بر یک نگاه مختصری، صاحب الزمان

 

ثابت قدم شدن درِ این خانه با شماست

آقای سامرا، نظری صاحب الزمان

 

امشب دعا به حال دل تنگ ما نما

از کربلا که می‌‌گذری، صاحب الزمان

 

امیدِ چشم تر

 

ای خیر نالۀ سحری، صاحب الزمان

از درد ما که باخبری، صاحب الزمان

 

ما ندبه‌های پشت سر مرکب توایم

پایان راه در به دری صاحب الزمان

 

دیدی نیامدی و نشد زائرت شوم؟

شد عمر بی وفا سپری صاحب الزمان

 

عید آمده، به سائل خود سر نمی‌زنی؟

ای که امید چشمِ تری، صاحب الزمان

 

عیدی ما رضایت و بخشیدن شماست

ما را نمی‌شود بخری صاحب الزمان؟

 

حاشا که رد کنی تو کسی را که قانع است

بر یک نگاه مختصری، صاحب الزمان

 

ثابت قدم شدن درِ این خانه با شماست

آقای سامرا، نظری صاحب الزمان

 

امشب دعا به حال دل تنگ ما نما

از کربلا که می‌‌گذری، صاحب الزمان

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×