- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۱۰/۱۲
- بازدید: ۲۲۹۲
- شماره مطلب: ۷۳۹
-
چاپ
حقّ پروانه نبود این همه بیکس باشد
دیر وقتی است که اوضاع حیات آرام است
باد نسیان زده آن سوی فرات آرام است
زندگی شکر که بر روی زمین بد نشده است
گویی آن قافله از خواب کسی رد نشده است
حقّ پروانه نبود این همه بیکس باشد
که خدا باشد و ابلیس مقدّس باشد
نه که خاموشم و سردم نه که افروختهام
چه کنم با غم این بخت دو سر سوختهام
کم که دلتنگم و آخر قفسی میکشدم
هر طرف میروم اندوه کسی میکشدم
از همین شاعر
حقّ پروانه نبود این همه بیکس باشد
دیر وقتی است که اوضاع حیات آرام است
باد نسیان زده آن سوی فرات آرام است
زندگی شکر که بر روی زمین بد نشده است
گویی آن قافله از خواب کسی رد نشده است
حقّ پروانه نبود این همه بیکس باشد
که خدا باشد و ابلیس مقدّس باشد
نه که خاموشم و سردم نه که افروختهام
چه کنم با غم این بخت دو سر سوختهام
کم که دلتنگم و آخر قفسی میکشدم
هر طرف میروم اندوه کسی میکشدم
مطالب برتر سایت
اولین نظر را ارسال کنید
مطالب برتر سایت