- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۴/۰۱
- بازدید: ۲۷۷۵
- شماره مطلب: ۷۳۸۱
-
چاپ
چشم بر آمدن ماه محرم داریم
تو خطا بخش و خطا پوش و تویی، توبه پذیر
من خطاکار و پشیمان و گناه آلوده
رمضان رو به تمام است ولی رحمت، نه
نشود بسته دری را که خدا بگشوده
نه که در جرم و خطا قصد جسارت دارم
تو رئوفی که خیالم شده باز آسوده
پا کشیدن ز در لطف تو بی معرفتی است
من که با نیم نگاه تو شدم بخشوده
گرچه آلودهام اما نکنم قطع امید
از خداوند رئوفی که خودش فرموده
«که بخوانید مرا تا که اجابت بکنم»
دوست دارم همه را غرق عنایت بکنم
تو به عصیان من و جرم و گناهان من و
من به لطف تو و سودای تو عادت کردم
چارهای کن خود تو بغض گلو گیر مرا
به دعاهای سحرهای تو عادت کردم
به ابو حمزه و جوشن به عدیله به مجیر
نیمۀ شب به تمنّای تو عادت کردم
عطش روزه مرا یاد ابالفضل انداخت
من به این گریه، به سقای تو عادت کردم
با نگاه تو خدایا به گدایی کردن
ز در خانۀ زهرای تو عادت کردم
این هم از برکت مهمانی پر فیض شماست
که به لب، یا علی و یا حسن و یا زهراست
رمضان هم به حسین بن علی گریه کنیم
ماه آن فرق ندارد، به غمش غم داریم
اینکه دست خودمان نیست که دیوانه شدیم
همۀ سال به یاد حرمش دم داریم
رمضان بار سفر بسته و آرام آرام
چشم بر آمدن ماه محرم داریم
نوکری بر در او شک نکنید آقائی است
فخر با منصب خود بر همه عالم داریم
همۀ سال بساط خوشی ما جور است
ما فقط یک سفر کرببلا کم داریم
باز از مجلس او تا حرمش پل زدهایم
باز بر دامن او دست توسل زدهایم
-
حق نمک
چه ظلم بود که در حق تو روا کردند؟
ببین که حق نمک را چطور ادا کردند
به دست همسر تو زهر را به تو دادند
چنان امام حسن، بر تو هم جفا کردند
-
شاه وفا
عمری گدای صاحب این خانه ماندیم
خود را درون مجلس روضه رساندیم
پا را میان این مجالس باز کردیم
دل را به پای روضه و منبر نشاندیم
-
تو کشتۀ مصائب کرببلا شدی
نقل چهار سالگیات، نقل کربلاست
این جمله خود به خود به خدا ختم روضههاست
ای که امام پنجم مظلوم شیعهای
ذکر توسل به تو، مشکل گشای ماست
-
روضۀ دمادم
با روضۀ دمادم تو گریه میکنم
ای با مرام! با دم تو گریه میکنم
هر بار من به ماتم تو گریه کردهام
این بار هم به ماتم تو گریه میکنم
چشم بر آمدن ماه محرم داریم
تو خطا بخش و خطا پوش و تویی، توبه پذیر
من خطاکار و پشیمان و گناه آلوده
رمضان رو به تمام است ولی رحمت، نه
نشود بسته دری را که خدا بگشوده
نه که در جرم و خطا قصد جسارت دارم
تو رئوفی که خیالم شده باز آسوده
پا کشیدن ز در لطف تو بی معرفتی است
من که با نیم نگاه تو شدم بخشوده
گرچه آلودهام اما نکنم قطع امید
از خداوند رئوفی که خودش فرموده
«که بخوانید مرا تا که اجابت بکنم»
دوست دارم همه را غرق عنایت بکنم
تو به عصیان من و جرم و گناهان من و
من به لطف تو و سودای تو عادت کردم
چارهای کن خود تو بغض گلو گیر مرا
به دعاهای سحرهای تو عادت کردم
به ابو حمزه و جوشن به عدیله به مجیر
نیمۀ شب به تمنّای تو عادت کردم
عطش روزه مرا یاد ابالفضل انداخت
من به این گریه، به سقای تو عادت کردم
با نگاه تو خدایا به گدایی کردن
ز در خانۀ زهرای تو عادت کردم
این هم از برکت مهمانی پر فیض شماست
که به لب، یا علی و یا حسن و یا زهراست
رمضان هم به حسین بن علی گریه کنیم
ماه آن فرق ندارد، به غمش غم داریم
اینکه دست خودمان نیست که دیوانه شدیم
همۀ سال به یاد حرمش دم داریم
رمضان بار سفر بسته و آرام آرام
چشم بر آمدن ماه محرم داریم
نوکری بر در او شک نکنید آقائی است
فخر با منصب خود بر همه عالم داریم
همۀ سال بساط خوشی ما جور است
ما فقط یک سفر کرببلا کم داریم
باز از مجلس او تا حرمش پل زدهایم
باز بر دامن او دست توسل زدهایم