- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۴/۰۱
- بازدید: ۱۸۷۵
- شماره مطلب: ۷۳۵۳
-
چاپ
طلایهدار
کاش به این دردها دچار نمیشد
قاتل او تیغ آبدار نمیشد
تا نشود بی کسی عمه مشخص
کاش که بر ناقهای سوار نمیشد
کاش که عباس بود موقع برگشت
زینب کبری طلایهدار نمیشد
ساعت سه آمده ست شمر ز گودال
کاش ولی ساعت چهار نمیشد
کاش که یک بار رفته بود به گودال
کاش که یک بار چند بار نمیشد
کاش که چکمه نمینشست به بالا
سینۀ او شامل فشار نمیشد
-
نهایت توحید
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایت خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛
از کار سروری جهان برکنار شد
-
اقیانوس آرام
دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است
دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است
به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر
اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است
-
روز برادر
اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است
دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است
ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان
نمیافتد یقین تا تکیهگاه آن اباالفضل است
-
سیاهتر شده ماه محرم از چشمش
نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش
على ست، سرزده یک آفتاب از دستش
براى ثبت نگین عقیق عباسى
على ست ساخته امشب رکاب از دستش
طلایهدار
کاش به این دردها دچار نمیشد
قاتل او تیغ آبدار نمیشد
تا نشود بی کسی عمه مشخص
کاش که بر ناقهای سوار نمیشد
کاش که عباس بود موقع برگشت
زینب کبری طلایهدار نمیشد
ساعت سه آمده ست شمر ز گودال
کاش ولی ساعت چهار نمیشد
کاش که یک بار رفته بود به گودال
کاش که یک بار چند بار نمیشد
کاش که چکمه نمینشست به بالا
سینۀ او شامل فشار نمیشد