- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۴/۰۱
- بازدید: ۲۳۲۰
- شماره مطلب: ۷۳۱۲
-
چاپ
در رثای حضرت رقیه علیهاالسلام
گلبن توحید
من غنچۀ نشکفتۀ بستان حسینم
زیبا گل دامان گلستان حسینم
افسرده گل پرپری از گلبن زهرا
یا طفل نوآموز دبستان حسینم
من دختر معصومم و مظلوم رقیه
از جسم حسینم من و از جان حسینم
یک آه جگر سوز ز سوز دل زینب
یک قطرۀ اشک از سر مژگان حسینم
من گنج نهان در دل ویرانۀ شامم
یا شمع شب افروز شبستان حسینم
آن شب که به دیدار من آمد به خرابه
وقتی که پدر دید پریشان حسینم
همراه سر خویش مرا پای به پا برد
تا جنت فردوس که مهمان حسینم
جان بر سر سودای پدر دادم و شادم
کامروز حسین از من و من زآن حسینم
قربانی حق شد پدرم شاه شهیدان
فخر من از آنست که قربان حسینم
روشنگر این شام خرابم که شعاعی
از روی چو خورشید درخشان حسینم
بر پادشهان فخر از آن کرد «ریاضی»
کز لطف خدا بندۀ احسان حسینم
-
کعبه و کربلا
نبی ما محمد گاه گاهی
به اقلیم یمن بودش نگاهی
ندانم اندر آن صحرا چه دیدی
کزو بوی خدا را میشنیدی
-
در ولادت پیشوای آزادگان امام حسین (ع)
آمد آن عید همایون فر فرخ دستور
که زمین غرق نشاط است و زمان موج سرور
همه ذرات جهان رقص کنان چرخ زنان
همه آفاق پر از ولوله و شور نشور
-
در مدح حضرت سید الشهدا (ع)
ای که در پیکر خونین شریعت، جانی
جان فدای تو که هم جانی و هم جانانی
کشتۀ راه خدا، سید و شاه شهدا
افتخار بشر و تاج سر انسانی
-
کعبۀ دل
بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو
دیوانهوار، آمدهام تا به قتلگاه
وقتی به استغاثه شنیدم، صدای تو
نقدینهای که داشتم از اشک و خون دل
تقدیم کرد، دیده به گنبدنمای تو
در رثای حضرت رقیه علیهاالسلام
گلبن توحید
من غنچۀ نشکفتۀ بستان حسینم
زیبا گل دامان گلستان حسینم
افسرده گل پرپری از گلبن زهرا
یا طفل نوآموز دبستان حسینم
من دختر معصومم و مظلوم رقیه
از جسم حسینم من و از جان حسینم
یک آه جگر سوز ز سوز دل زینب
یک قطرۀ اشک از سر مژگان حسینم
من گنج نهان در دل ویرانۀ شامم
یا شمع شب افروز شبستان حسینم
آن شب که به دیدار من آمد به خرابه
وقتی که پدر دید پریشان حسینم
همراه سر خویش مرا پای به پا برد
تا جنت فردوس که مهمان حسینم
جان بر سر سودای پدر دادم و شادم
کامروز حسین از من و من زآن حسینم
قربانی حق شد پدرم شاه شهیدان
فخر من از آنست که قربان حسینم
روشنگر این شام خرابم که شعاعی
از روی چو خورشید درخشان حسینم
بر پادشهان فخر از آن کرد «ریاضی»
کز لطف خدا بندۀ احسان حسینم