- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
- بازدید: ۲۷۶۱
- شماره مطلب: ۶۹۷۳
-
چاپ
سرو رشیدم
قصد کردند که با تیغ پیمبرکشها
بدنت را همه جا مثل خبر پخش کنند
مگر ای سرو رشیدم بدنت خیرات است
که رسیدند تو را بین گذر پخش کنند
تو نظر خوردی و این بدنظران میخواهند
با نوک نیزه تنت را به نظر پخش کنند
علی اکبر صدها علی اصغر شدهام
قصد دارند تو را پای پدر پخش کنند
همۀ سعی من این است تو را جمع کنم
چه کنم لشگریان باز اگر پخش کنند
نیزهها قصد نمودند بلندای تو را
پسرم بین من و چند نفر پخش کنند
بادها بعد تو باید که اذان را دم صبح
به سر مأذنه با خون جگر پخش کنند
-
دل زخمی
از دل شب زدۀ مکه سحر میآید
عاقبت عمر شب شهر به سر میآید
بال جبریل روی خاک زمین فرش شده
دارد از عرش خداوند خبر میآید
-
چشمۀ غم دنیا
سینهام چون تلاطم دریا
چشم من چشمۀ غم دنیا
دادهام این دل اسیرم را
دست بال و پر کبوترها
-
زخم برابر
لشکر کوفه به میدان دو برادر میدید
کربلا بار دگر عرصۀ محشر میدید
وقت تکبیر شد و گفت که ماشاءالله
پسر فاطمه رزم دو دلاور میدید
-
قاصدک سوخته
در دل زخمی خود درد نهانی دارم
دیدهام خون شده و اشک فشانی دارم
در همین شهر خودم فاتحهام را خواندم
بی کسم، در دل شب فاتحه خوانی دارم
سرو رشیدم
قصد کردند که با تیغ پیمبرکشها
بدنت را همه جا مثل خبر پخش کنند
مگر ای سرو رشیدم بدنت خیرات است
که رسیدند تو را بین گذر پخش کنند
تو نظر خوردی و این بدنظران میخواهند
با نوک نیزه تنت را به نظر پخش کنند
علی اکبر صدها علی اصغر شدهام
قصد دارند تو را پای پدر پخش کنند
همۀ سعی من این است تو را جمع کنم
چه کنم لشگریان باز اگر پخش کنند
نیزهها قصد نمودند بلندای تو را
پسرم بین من و چند نفر پخش کنند
بادها بعد تو باید که اذان را دم صبح
به سر مأذنه با خون جگر پخش کنند