مشخصات شعر

شبنم از آینه‌ات پاک کن ‌ای خورشیدم!

 

من عاشق که به شوق یرنی می‌میرم
آخر از عشق تو روزی علنی می‌میرم

 

فقط این بار به تو رو زده‌ام تا نروی
اگر از خواهر خود دل بکنی می‌میرم

 

شبنم از آینه‌ات پاک کن ‌ای خورشیدم!
من همان لحظه که تو می‌شکنی می‌میرم

 

هر سر موی تو را با دل من پیوند است
شانه بر موی پریشان بزنی می‌میرم

 

بعد از این با غم دوری تو آخر چه کنم؟
چه بگویی چه نگویی سخنی، می‌میرم

 

جان من! یوسف من! پیرهن کهنه بپوش
چون ببینم که تو بی پیرهنی می‌میرم

 

نگرانم نکند لحظۀ آخر، مادر
هی بگوید گل من بی کفنی؟ می‌میرم

 

اگر از غصه زمین گیر شود در گودال
با غم داغ مدینه حسنی، می‌میرم

 

شبنم از آینه‌ات پاک کن ‌ای خورشیدم!

 

من عاشق که به شوق یرنی می‌میرم
آخر از عشق تو روزی علنی می‌میرم

 

فقط این بار به تو رو زده‌ام تا نروی
اگر از خواهر خود دل بکنی می‌میرم

 

شبنم از آینه‌ات پاک کن ‌ای خورشیدم!
من همان لحظه که تو می‌شکنی می‌میرم

 

هر سر موی تو را با دل من پیوند است
شانه بر موی پریشان بزنی می‌میرم

 

بعد از این با غم دوری تو آخر چه کنم؟
چه بگویی چه نگویی سخنی، می‌میرم

 

جان من! یوسف من! پیرهن کهنه بپوش
چون ببینم که تو بی پیرهنی می‌میرم

 

نگرانم نکند لحظۀ آخر، مادر
هی بگوید گل من بی کفنی؟ می‌میرم

 

اگر از غصه زمین گیر شود در گودال
با غم داغ مدینه حسنی، می‌میرم

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×