- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۲/۰۱
- بازدید: ۱۰۸۲
- شماره مطلب: ۶۶۵۹
-
چاپ
شیرازۀ خون
عاشق غمزده را یاد تو جانان کافیست
سینۀ سوخته را نالۀ سوزان کافیست
بهر راضى شدن مادر زارت زهرا
لحظهاى زمزمۀ ذکر حسین جان کافیست
کربلایی شدن ما به خدا آسان است
روضهاى کوته و یک دیدۀ گریان کافیست
گریه شیرازۀ خون باشد و تسکین قلوب
قطرهاش بهر دواى غم دوران کافیست
چون که سر چشمۀ اشک از دل پر درد بود
به تسلاى غم قلب پریشان کافیست
گر که با لطف تو از دل حجب نور رود
صحنۀ داغ تو بر دادن هرجان کافیست
هرکسى دیده خودش صحنۀ یک قتلى را
روضه نه، بهر غمش یاد عزیزان کافیست
دختر از دور اگر بوسه فرستد بر نى
بهر تکریم لب قارى قرآن کافیست
بهر زخمى شدن آبله پاى نهیف
یک اشاره ز سوى خار مغیلان کافیست
حیف سر بى بدن آمد که به یک پنجۀ ناز
بهر شانه شدن موى پریشان کافیست
-
صلابت حیدری
تاج امامت است به روی سر شما
خیل ملائکند به دور و بر شما
قربان چهرهات که تجلی مصطفاست
قربان آن صلابت چون حیدر شما
-
پسر سوم زهرای تو، عبّاس شده
سحر مکه صفای دگری پیدا کرد
ناله سوخته دلها، اثری پیدا کرد
کعبه میخواست که دل را ز بتان پاک کند
دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد
-
آیههای کوثر
برخیز ای جوان! سر خود بر زمین مکش
تو زخم دیدهای، پر خود بر زمین مکش
ای مادریتر از همه، کم دست و پا بزن
پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش
-
خسوف قمر
عدهای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش، خندیدند
مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند
شیرازۀ خون
عاشق غمزده را یاد تو جانان کافیست
سینۀ سوخته را نالۀ سوزان کافیست
بهر راضى شدن مادر زارت زهرا
لحظهاى زمزمۀ ذکر حسین جان کافیست
کربلایی شدن ما به خدا آسان است
روضهاى کوته و یک دیدۀ گریان کافیست
گریه شیرازۀ خون باشد و تسکین قلوب
قطرهاش بهر دواى غم دوران کافیست
چون که سر چشمۀ اشک از دل پر درد بود
به تسلاى غم قلب پریشان کافیست
گر که با لطف تو از دل حجب نور رود
صحنۀ داغ تو بر دادن هرجان کافیست
هرکسى دیده خودش صحنۀ یک قتلى را
روضه نه، بهر غمش یاد عزیزان کافیست
دختر از دور اگر بوسه فرستد بر نى
بهر تکریم لب قارى قرآن کافیست
بهر زخمى شدن آبله پاى نهیف
یک اشاره ز سوى خار مغیلان کافیست
حیف سر بى بدن آمد که به یک پنجۀ ناز
بهر شانه شدن موى پریشان کافیست