- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۱/۰۱
- بازدید: ۱۴۳۰
- شماره مطلب: ۶۵۸۸
-
چاپ
خوان کرم
باز چشمان دو عالم شده گریان حسین
سینۀ ارض و سما گشته پریشان حسین
باز بر گوش فلک روضۀ او میخوانند
آتشی هست به دل از غم سوزان حسین
پرچم بزم عزا، سینه زنی گشته به پا
باز دنیا شده یکسر همه از آن حسین
باز عالم همگی بر سر خوان کرمند
ریزه خوارند دو دنیا همه از خوان حسین
دردمندان دو عالم همه در جوش و خروش
همگی دربه در دارو و درمان حسین
روز محشر به خدا بی سر و سامان نشود
هر دلی را که بود بی سر و سامان حسین
زیر این خیمۀ ماتم ز خدا میخواهیم
دست ما را برسانید به دامان حسین
**
خواهری گفت به صد ناله و افغان که مزن
خیزران را تو دگر بر لب و دندان حسین
-
قرآن روی نیزه
منم که عالم هستی گدای کوی من است
منم که کعبه دمادم به طوف روی من است
منم که کوثر و زمزم نمی ز جوی من است
منم که باغ جنان مست عطر و بوی من است
-
حسینیۀ غم
دلی که نیست حسینیۀ غمت، دل نیست
بدون حب تو ایمان خلق کامل نیست
هزار شکر که بر دوش ما تمامی عمر
به غیر بیرق تو بیرقی حمایل نیست
-
نفس نمانده...
نفس نمانده که از تو بپرسم از سر و رویت
لبی نمانده برایت بپرسی از سر و رویم
بیا بگو که چرا خون نشسته بر سر مویت
بگو که با تو بگویم ز آتش سر مویم
خوان کرم
باز چشمان دو عالم شده گریان حسین
سینۀ ارض و سما گشته پریشان حسین
باز بر گوش فلک روضۀ او میخوانند
آتشی هست به دل از غم سوزان حسین
پرچم بزم عزا، سینه زنی گشته به پا
باز دنیا شده یکسر همه از آن حسین
باز عالم همگی بر سر خوان کرمند
ریزه خوارند دو دنیا همه از خوان حسین
دردمندان دو عالم همه در جوش و خروش
همگی دربه در دارو و درمان حسین
روز محشر به خدا بی سر و سامان نشود
هر دلی را که بود بی سر و سامان حسین
زیر این خیمۀ ماتم ز خدا میخواهیم
دست ما را برسانید به دامان حسین
**
خواهری گفت به صد ناله و افغان که مزن
خیزران را تو دگر بر لب و دندان حسین