مشخصات شعر

فعل إضرب را مؤکد من چشیدم در مسیر

مبتدای زندگی من خبر از پیری است

حال موهایم پدر آشفته از درگیری است

 

فعل إضرب را مؤکد من چشیدم در مسیر

یک تمیزش در دهان، دندان لق شیری است

 

صورت نیلی و پهلویم عذابم می‌دهند

درد پهلو بیشتر، هرچند این تقدیری است

 

تا که می‌خوردم زمین گیسوی من را می‌کشید

واقعا این زجر یک دیوانۀ زنجیری است

 

خواب بودم بین صحرا بر سرم فریاد زد

حربۀ این نانجیب از پشت غافلگیری است

 

گوشوارم را شکست آن مرد وقت غارتم

گوشوار دخترش دیدی پدر؟ تعمیری است

 

عمه گوشم را گرفت، اما شنیدم جمله‌ای

جمله‌ای که درخور یک دشمن تکفیری است

 

خواب وصل تو پریشان کرده من را نیمه شب

سر رسیدی خواب من را هم عجب تعبیری است

 

دردهایم گفته‌ام، حالا بگو بابا چرا

چشم‌هایت جای نیزه، گونه‌ات شمشیری است؟

 

بعد تو نه عمه می‌خواهد بماند نه که من

مرگ من باسرعت، اما مرگ او تاخیری است

 

فعل إضرب را مؤکد من چشیدم در مسیر

مبتدای زندگی من خبر از پیری است

حال موهایم پدر آشفته از درگیری است

 

فعل إضرب را مؤکد من چشیدم در مسیر

یک تمیزش در دهان، دندان لق شیری است

 

صورت نیلی و پهلویم عذابم می‌دهند

درد پهلو بیشتر، هرچند این تقدیری است

 

تا که می‌خوردم زمین گیسوی من را می‌کشید

واقعا این زجر یک دیوانۀ زنجیری است

 

خواب بودم بین صحرا بر سرم فریاد زد

حربۀ این نانجیب از پشت غافلگیری است

 

گوشوارم را شکست آن مرد وقت غارتم

گوشوار دخترش دیدی پدر؟ تعمیری است

 

عمه گوشم را گرفت، اما شنیدم جمله‌ای

جمله‌ای که درخور یک دشمن تکفیری است

 

خواب وصل تو پریشان کرده من را نیمه شب

سر رسیدی خواب من را هم عجب تعبیری است

 

دردهایم گفته‌ام، حالا بگو بابا چرا

چشم‌هایت جای نیزه، گونه‌ات شمشیری است؟

 

بعد تو نه عمه می‌خواهد بماند نه که من

مرگ من باسرعت، اما مرگ او تاخیری است

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×