- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
- بازدید: ۴۲۰۷
- شماره مطلب: ۶۴۷۹
-
چاپ
بوی گل یاس
خود را مقیم وادی احساس میکنم
دل را خمار بوی گل یاس میکنم
تا نام پاک ساقی لب تشنه میبرم
بوی تو را به میکده احساس میکنم
تا وا کنی دگر گره کور کار من
خود را دخیل حضرت عباس میکنم
اشکی که دادهای به دو دنیا نمیدهم
کی اعتنا به گوهر و الماس میکنم؟
تا که بیایی از سفر ای باغبان عشق
یاد گل شکسته قد از داس میکنم
امشب برای خواندن این روضههای سخت
آقا ببخش این همه وسواس میکنم!
دست بریده بود و علم بود و مشک بود
قد خمیده بود و حرم بود و اشک بود
-
تشنۀ دیدار
دست ما نیست اگر دست به دامان توییم
فاطمه خواسته که بی سر و سامان توییم
تا ببینیم کمی از وجنات نبوی
تشنۀ دیدن رخسار درخشان توییم
-
هم صدای حسین در عرفات
ای دعای حسین در عرفات
هم صدای حسین در عرفات
لابه لای دعا تو را میخواند
آشنای حسین! در عرفات
-
روح مناجات
ای امیر عرفه! دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
ای امیر عرفه! ذکر لبت را قربان
حال پر سوز و غم نیمه شبت را قربان
-
ای غزل خوان چشم تو حافظ
دل سپردم به مهر مهرویی
گرچه آلودهای خرابم من
عرش اعلی اگر شود جایم
خاک راه ابوترابم من
بوی گل یاس
خود را مقیم وادی احساس میکنم
دل را خمار بوی گل یاس میکنم
تا نام پاک ساقی لب تشنه میبرم
بوی تو را به میکده احساس میکنم
تا وا کنی دگر گره کور کار من
خود را دخیل حضرت عباس میکنم
اشکی که دادهای به دو دنیا نمیدهم
کی اعتنا به گوهر و الماس میکنم؟
تا که بیایی از سفر ای باغبان عشق
یاد گل شکسته قد از داس میکنم
امشب برای خواندن این روضههای سخت
آقا ببخش این همه وسواس میکنم!
دست بریده بود و علم بود و مشک بود
قد خمیده بود و حرم بود و اشک بود