- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۲/۰۱
- بازدید: ۱۲۸۲
- شماره مطلب: ۶۳۷۳
-
چاپ
دفتر اشک
کاسۀ چشم مرا از آب زمزم پر کنید
کاسۀ خالی من را نیز نم نم پر کنید
من به اینکه روز و شب اینجا بیایم دلخوشم
راضیام این کاسه را هر بار، کم کم پر کنید
کربلایی شد کسی که صبر او لبریز شد
لطف کرده، کاسۀ صبر مرا هم پر کنید
این همان شورِ غمِ عشقِ حسین بن علی است
سینۀ ما را از این شور دمادم پر کنید
شیعیان باید قیام دیگری بر پا نمود
عالمی را از دم جانم حسینم پر کنید
بر سر نام علی این جنگها بر پا شده
هر کجا را باید از این ذکر و پرچم پر کنید
زینبش با دست بسته تا سر بازار رفت
دفتر اشک مرا این بار زین غم پر کنید
بعد از این دیدید اگر که خانمی خورده زمین
دور او را زودتر با چند مَحْرَم پر کنید
-
یاد محرّم
دارم از داغ غمت اشک دمادم بیشتر
چشمهایم میزند باران نم نم بیشتر
تو جوادی و کرامت با تو معنا میشود
پس دخیل حاجت باب المرادم بیشتر
-
قبولم کن
شبی میان همین روضهها قبولم کن
به حرمت غم آل عبا قبولم کن
درون سینۀ من حبّ مرتضی جاری است
به حق فاطمه و مرتضی قبولم کن
-
تو را به حق دو دست قلم، حلالم کن
زیاد خون به دلت کردهام، حلالم کن
تو خوب بودهای و من بدم، حلالم کن
چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم
در آسمان و زمین محترم، حلالم کن
-
شادی همیشه هست، ولی غم دقیقهای
از من نخواه با تو نباشم دقیقهای
دق میکنم بدون محرّم دقیقهای
بگذار کنج روضه کنارت نفس زنم
شادی همیشه هست، ولی غم دقیقهای
دفتر اشک
کاسۀ چشم مرا از آب زمزم پر کنید
کاسۀ خالی من را نیز نم نم پر کنید
من به اینکه روز و شب اینجا بیایم دلخوشم
راضیام این کاسه را هر بار، کم کم پر کنید
کربلایی شد کسی که صبر او لبریز شد
لطف کرده، کاسۀ صبر مرا هم پر کنید
این همان شورِ غمِ عشقِ حسین بن علی است
سینۀ ما را از این شور دمادم پر کنید
شیعیان باید قیام دیگری بر پا نمود
عالمی را از دم جانم حسینم پر کنید
بر سر نام علی این جنگها بر پا شده
هر کجا را باید از این ذکر و پرچم پر کنید
زینبش با دست بسته تا سر بازار رفت
دفتر اشک مرا این بار زین غم پر کنید
بعد از این دیدید اگر که خانمی خورده زمین
دور او را زودتر با چند مَحْرَم پر کنید