- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
- بازدید: ۱۰۲۳
- شماره مطلب: ۶۱۳۷
-
چاپ
ماه خیمه
دل ماه خیمه برایت گرفت
صدایم نکن که صدایت گرفت
چرا دستهایت کشیده شدند
گمانم که دیشب دعایت گرفت
چه دشنامهایی به تو دادهاند
که اینگونه حال و هوایت گرفت
کمی صبر کن تا بیاید پدر
که گویا دل مجتبایت گرفت
سرت را به سینه گذارم که تو
ببینی دل کربلایت گرفت
-
عرفات کربلاییها
ظهر زیبای وقوفه، یه وقوف آفتابی
یه وقوف عاشقونه زیر آسمون آبی
عرفات چشش به راهه تا وقوفتو ببینه
تا که یک لحظه کنار صاحب خودش بشینه
-
شیرینترین عبادت
آقا سلام! ماه محرم شروع شد
«باز این چه شورش است و چه ماتم» شروع شد
آقا سلام! کاسۀ اشکی به من دهید
ماه گدایی من و چشمم شروع شد
-
چشم تو و مشک خالی عباس
به پای روضه نشستیم و اشک ناب شدیم
قنوت گریه گرفتیم و مستجاب شدیم
و ما که در پی خورشید نیزهات بودیم
شبانه نور گرفتیم و آفتاب شدیم
-
دو تا بالِ گریه
منو مشغول خودت کن، بزار درگیر تو باشم
واسه من هم سفره بنداز که نمک گیر تو باشم
تا زیر چشمات بمونم، زیر تدبیر تو باشم
دیونم کن، دیونم کن، که به زنجیر تو باشم
ماه خیمه
دل ماه خیمه برایت گرفت
صدایم نکن که صدایت گرفت
چرا دستهایت کشیده شدند
گمانم که دیشب دعایت گرفت
چه دشنامهایی به تو دادهاند
که اینگونه حال و هوایت گرفت
کمی صبر کن تا بیاید پدر
که گویا دل مجتبایت گرفت
سرت را به سینه گذارم که تو
ببینی دل کربلایت گرفت