- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۰/۰۲
- بازدید: ۱۸۷۱
- شماره مطلب: ۶۰۰۸
-
چاپ
خطبۀ زینبیه
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بینی ست این دو خط، که به پیشانی من است
های ای یزید بشنو و ابرو گره نزن
این مهمانی تو، نه... مهمانی من است
غره نشو، به آنچه سر نیزه کردهای
اینها، چراغهای چراغانی من است
ایمن مباد از این همه مشعل، خزان تو
تا نوبت بهار گل افشانی من است
ما را چو آفتاب، به شامت کشاندهای
اینک زمان قافله گردانی من است
دل نیست در دلم... غم و خشم است در دلم
زندان من هموست که زندانی من است
هفتاد سر از این همه، با من برادرند
اما دو سر از این همه، قربانی من است
نذر من است و از پی احیای دین حق
خون دو چشم خانۀ بارانی من است
زخمیدو سو که با تن و جان آشناست
بیتی حزین که طالع پشیمانی من است
بیتی که با ردیف نمک زخم خورده است
بیتی که شاه بیت پریشانی من است
خطبۀ زینبیه
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بینی ست این دو خط، که به پیشانی من است
های ای یزید بشنو و ابرو گره نزن
این مهمانی تو، نه... مهمانی من است
غره نشو، به آنچه سر نیزه کردهای
اینها، چراغهای چراغانی من است
ایمن مباد از این همه مشعل، خزان تو
تا نوبت بهار گل افشانی من است
ما را چو آفتاب، به شامت کشاندهای
اینک زمان قافله گردانی من است
دل نیست در دلم... غم و خشم است در دلم
زندان من هموست که زندانی من است
هفتاد سر از این همه، با من برادرند
اما دو سر از این همه، قربانی من است
نذر من است و از پی احیای دین حق
خون دو چشم خانۀ بارانی من است
زخمیدو سو که با تن و جان آشناست
بیتی حزین که طالع پشیمانی من است
بیتی که با ردیف نمک زخم خورده است
بیتی که شاه بیت پریشانی من است