- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۰/۰۲
- بازدید: ۱۱۹۵۲
- شماره مطلب: ۵۹۵۹
-
چاپ
تنها گل نچیدۀ تو
قلم زدند به خون سر بریدۀ تو
فرشتگان نگارندۀ جریدۀ تو
شب از دعای درختان روشن ملکوت
گذشت کفتر آه به خون تپیدۀ تو
شب از دعای تو خون شد، وصیت را هم
چکید خون تو، بر کاغذ سپیدۀ تو
دوید خون تو تا ظهر، ظهر خونین شد
پس آفتاب گذشت از سر بریدۀ تو
و ظهر بود، و مفاتیح غیبی باران
زمان چیدن گلهای برگزیدۀ تو
صلات ظهر، درختی شدی! خاک افتاد
سر بریدۀ تو، میوۀ رسیدۀ تو
و خون تو، که گلوبند ارغوانی شد
برای یاس کبود گلو بریدۀ تو
و شب که شد، سر زد، ماه منبعث، خونین
به شام غربت تنها گل نچیدۀ تو
ظهور رایت سبز تو را، درختانند
به روی خاک، علامات قد کشیدۀ تو
همان بهار، که شاید دوباره میجوشد
ز سنگهای زمین، خون آرمیدۀ تو
-
خورشید شیعه
ای پنجمین امام، یا باقرالعلوم
بر رفعتت سلام، یا باقرالعلوم
بر علم مصطفی باب تو بود باب
وآن خانه را تو بام، یا باقرالعلوم -
خیمۀ نور
شیعیان! رخت عزا بر تن کنید
کربلا در کربلا، شیون کنید
آفتاب غیرتِ حق، منجلی است
موسم سوگِ حسین بن علی است
-
قبلۀ قبیله
آسمانها، سوگوار کیستند؟
خیمهها، چشمانتظار کیستند؟
باغبانِ غنچههای یاس کو؟
بچّهها! آخر عمو عبّاس کو؟
تنها گل نچیدۀ تو
قلم زدند به خون سر بریدۀ تو
فرشتگان نگارندۀ جریدۀ تو
شب از دعای درختان روشن ملکوت
گذشت کفتر آه به خون تپیدۀ تو
شب از دعای تو خون شد، وصیت را هم
چکید خون تو، بر کاغذ سپیدۀ تو
دوید خون تو تا ظهر، ظهر خونین شد
پس آفتاب گذشت از سر بریدۀ تو
و ظهر بود، و مفاتیح غیبی باران
زمان چیدن گلهای برگزیدۀ تو
صلات ظهر، درختی شدی! خاک افتاد
سر بریدۀ تو، میوۀ رسیدۀ تو
و خون تو، که گلوبند ارغوانی شد
برای یاس کبود گلو بریدۀ تو
و شب که شد، سر زد، ماه منبعث، خونین
به شام غربت تنها گل نچیدۀ تو
ظهور رایت سبز تو را، درختانند
به روی خاک، علامات قد کشیدۀ تو
همان بهار، که شاید دوباره میجوشد
ز سنگهای زمین، خون آرمیدۀ تو